مسئله اعتیاد به پـورنـوگرافی هرگز به این بدی نبوده است. با دسترسی آسان به مفرط ترین آثار پـورنـوگرافی و تنها با اشاره انگشتان، با چیزی روبرو هستیم که والدین‌مان هرگز با آن مواجه نبوده اند. ما تنها با یک اشاره انگشت در معرض تصاویر، پیام ها، و ایده هایی قرار می گیریم که باعث افلیج شدن پتانسیل و نابهنجار نمودنِ طبیعت‌مان می شوند.

ما با روانشناسان، متخصصان اعصاب، درمانگران، و دیگر کارشناسان بهداشت روان برای ایجاد یک برنامه که افراد را برای رهایی از اعتیاد به پـورنـوگرافی آموزش داده و توانمند می سازد، همکاری کردیم.

ترک اعتیاد پـورنـوگرافی

مهم است بدانیم و درک کنیم که سطوح و درجاتی از اعتیاد به پـورنـوگرافی وجود دارد. برخی از شما با اعتیادی سر و کار دارید که داشتن رابطه، اجتماعی بودن، یا حتی ترک کردن خانه را برایتان دشوار می سازد. برخی دیگر نیز احساس می کنند که این اعتیاد تنها یک عادت بد است و یا چیزی است که می خواهند قبل از آنکه کنترل خود را از دست بدهند، آن را متوقف سازند. برخی افراد از پورن فقط چند بار در سال و برخی دیگر چند بار در ماه استفاده می کنند و برخی دیگر به استفاده از پورن چندین بار در روز احساس اجبار می کنند. هر کس که به دنبال کمک گرفتن از این کتاب است، داستانی متفاوت و نیازهایی مختلف با توجه به استفاده خود از پـورنـوگرافی دارد.

حتی با وجود تفاوت های گسترده و میزان مختلف استفاده از پورن، این کتاب از عبارت پوشیده اعتیاد برای توصیف استفاده اجباری از پـورنـوگرافی استفاده می کند. شما در هر قسمت از این طیف که باشید، برنامه فورتیفای به شما کمک خواهد کرد همچنان که شما روند بهبود خود را آغاز می کنید. هیچکس جز شما نمی تواند تعیین کند که خندق شما چقدر عمیق است و تعهد برای تکمیل این برنامه به شما در شروع روند بهبود و کار برای تغییر ابدی کمک خواهد کرد.

به مبارزه خوش آمدید!

فصل یک: جهت گیری فورتیفای

یک گام در جهت صحیح

خوشحالیم که ما را پیدا کردید. اگرچه نمی توانیم تجربه، احساسات و تفکرات دقیق شما را بدانیم، اما  زمان زیادی را با افراد معتاد به پـورنـوگرافی ، سپری کرده ایم.

اگر شما نیز همانند آنها باشید، احتمالا در مورد آنچه که  روی داده  نگرانید: “نمی توانم باور کنم که اینجا هستم. چطور به این مکان آمدم؟ مطمئن نیستم که آیا چیزی قرار است تغییر کند.”

شما همچنین ممکن است در مورد آینده تان ترس داشته باشید: “شاید من این برنامه را به مدت طولانی انجام دهم. ممکن است از ادامه برنامه خسته شوم. اگر نتوانم این اعتیاد را ترک کنم، آنوقت چه می شود؟”

و آنگاه به این لحظه می رسید- یک شروع جدید، یک آغاز تازه. مهم نیست که دیروز، ماه گذشته، یا سال قبل چه رخ داده است، حدس بزنید: همین الان، شما این کتاب را می خوانید. این کتاب چیزی در مورد شما می گوید. و اگر قرار است چیزی درباره آن بگوییم، این مطلب در مورد آینده شما خواهد بود.

بیایید به امروز بچسبیم و برای امروز، همین واقعیت که شما اینجا هستید ارزش اندک جشن گرفتنی را دارد. در این مورد فکر کنید: با وجود توانایی برای اینکه در این لحظه هر کار دیگری را می توانستید انجام دهید، شما تصمیم گرفتید تا وقت بگذارید و این برنامه را بررسی کنید.

تصمیم برای ترک پـورنـوگرافی

این تصمیم کار کوچکی نیست. در واقع این کار، کار بزرگی است و ما واقعا خوشحالیم که شما اینجا هستید. مطالب زیادی هست که می توانیم از پیش در موردش صحبت کنیم اما بیایید در حال حاضر فقط بر یک نکته تمرکز کنیم: مهم نیست که چقدر و چه مدت تلاش کرده اید، مهم نیست که اینک چقد احساس ناامیدی و خستگی می کنید، امروز یک روز جدید است. ما الکی اینجا نیستیم، هیچ یک از لحظاتی که قبلا آمده اند، دقیقا مثل این  لحظه نبوده اند.

شما کاری کرده اید که بسیاری از افراد در موقعیت شما، شجاعت انجام آن کار را ندارند: شما تشخیص داده اید که مشکلی وجود دارد و شما در این مورد کاری می کنید.

اما شما اینجا نیامده اید تا نوازش شوید و به شادی با شما صحبت شود. شما اینجا آمده اید زیرا زندگی شما با چیزی گرفتار و پیچیده شده است که نمی توانید آن را به خوبی و یا اصلا کنترل کنید. شما اینجایید چرا که از این احساس خسته شده اید و آماده چیزی متفاوت هستید، چیزی که برای آنچه که شما به واقع هستید و از زندگی می خواهید، به مراتب درست تر است.

به این علت است که ما اینجا هستیم، زیرا ما نیز معتقدیم شما شایسته چیز بهتری هستید. و می خواهیم آنچه را که داریم، مطلقا در اختیار شما گذاریم و به شما در یافتن این زندگی بهتر کمک کنیم. پس بیاید این کار را انجام دهیم. هر جا که هستید، مهم نیست که کجا باشد، همانجا بهترین محل برای شروع است.

اقدام

قبل از تعمق در ادامه این کتاب، لطفی به ما می کنید؟ برای تجلیل از تصمیم خود برای شروع برنامه فورتیفای کاری انجام دهید. جدی می گوییم. اگر ما آنجا بودیم برایتان یک سطل بستی بن و جری می خریدیم و شما را به فیلم مورد علاقه تان دعوت می کرددیم. کاری انجام دهید، هر چه که می خواهد باشد تا این لحظه را به عنوان لحظه ای جدید تشخیص دهید.

شما چه کسی هستید؟ در مقابل شما کجا هستید؟

در حالی که موقعیت هر کسی متفاوت است، بیشتر افرادی که با اعتیاد مواجه هستند،آن عمل را مرتبا تکرار می کنند. بعد از مدتی، تعجب از اینکه این همان فردی نیست که شما قبلا بوده اید، عادی است.

صادقانه به شما بگوییم بین جایی که هستید و آنکه هستید، تفاوت بزرگی وجود دارد.

 شما این کارها را شاید برای مدت طولانی انجام داده اید. اینجا جایی است که شما در آن هستید. اما این بدان معنی نیست که شما که هستید. در واقع، کل این اعتیاد ممکن است کاملا با آنچه که شما واقعا هستید، در تضاد باشد.

آیا تا بحال لحظه ای در این مورد فکر کرده اید؟

اگر تا حال این لحظه را حس نکرده اید، به جستجوی آن باشید. شما می توانید. قول می دهیم. برای کسانی که تا حال این احساس را داشته اند، شما احتمالا می دانید که افتادن در دام دیگری چقدر آسان است.

برای اینکه بگوئیم روبرو شدن با اعتیاد چندان هم سخت نیست، اغلب با گفتن داستانی درباره اینکه چقدر ناامید، احمق، یا بی ارزش هستیم، به سنگینی این بار اضافه می کنیم. ممکن است اکنون به چنین چیزی باور داشته باشید. شاید حتی باور داشته باشید که خواندن این کتاب نشانه‌ای است از اینکه شما در اعماق وجودتان یک شخصِ ضعیف هستید. ما شدیداَ مخالفیم!

نگرانی های شخصی‌تان هرچه باشند، هر قدر هم که احساس سردرگمی کنید، نکته ای وجود دارد که می خواهیم آن را روشن کنیم: شما دلیل ابتدایی این اعتیاد نیستید.

دست از سرزنش خود بردارید

تمام نگرانی ما درباره‌ی مشکلات درونی، یک بخش بسیار مهم از تصویر را جا می اندازد. این بخش دنیا نام دارد. و شما هم در آن زندگی می کنید. شما در جامعه ای زندگی می کنید که مردم را به شدت برای تلاشی که شما با آن درگیر هستید، آماده می کند. و اگر این قضیه حقیقت داشته باشد، پس شاید بهتر باشد که اینقدر خودمان را برای ضعیف و نگون بخت بودن، سرزنش نکنیم. شاید بهتر است به تفسیرهای علمی حقیقی نگاهی بندازیم و ببینیم که اعتیاد در درجه اول به چه دلیلی اتفاق می افتد.

برای جمع بندی، مهم نیست که چه مدت در تلاش بوده اید یا اینکه چقدر احساس گیرافتاده بودن می کنید، شما اعتیادتان نیستید.

یک بار دیگر می گوئیم، شما اعتیادتان نیستید. شما چیزی فراتر از آنید، و ما شما را اینگونه می بینیم.

در پایان، هدف کتاب تغییر شما به شخص دیگری نیست. در عوض، هدف ما کمک به شما است تا خود را اصلاح کره و بار دیگر به خودتان و کسی که همیشه بوده اید، تبدیل شوید، حتی اگر آن را برای مدتی فراموش کرده باشید.

اقدام

به عکس های قدیمی خود نگاه کنید و یکی را که حقیقتاَ و فارغ از این چالش ها، نشان دهنده‌ی شماست پیدا کنید. سعی کنید عکسی را پیدا کنید که شخصیت و احساسات حقیقی شما را بازتاب می دهد – پیش از اینکه اعتیاد بر رویتان تاثیر گذاشته باشد- حتی اگر پیدا کردن عکس به معنای رفتن به سراغ عکس های دوران کودکی باشد. به محض اینکه عکس خوبی را پیدا کردید، آن را جایی در اتاق قرار دهید که جلوی دیدتان باشد. اگر می خواهید، سعی کنید عکس یکی از قهرمان های خودتان را هم کنار آن قرار دهید. این قهرمان می تواند یکی از اعضای خانواده، یک ابر قهرمان تخیلی، یا یک افسانه حقیقی باشد. نکته عکس‌ها این است که شما یک یادآور تصویری قوی از کسی دارید که در اعماق وجودتان هستید، و شخصی که می خواهید تبدیل به او شوید.

تفاسیر علمیِ اعتیاد

در بخش قبلی درباره‌ی خود واقعی‌تان صحبت کردیم. اکنون می خواهیم کمی هم درباره جائی که در آن قرار دارید صحبت کنیم. در فصل بعدی، الگوهای متفاوتی از دنیای پیرامون خود را مشاهده می کنیم که مردم را برای اعتیاد آماده می کند.

چه چیزی باعث می شود که دوباره به سمت مواد مخدر، تنباکو یا الکل – یا پـورنـوگرافی- علی‌رغمِ اینکه می دانیم به ما صدمه می زنند، برگردیم؟

همانطور که اشاره کردیم دلیلش این نیست که مردم ضعیف یا احمق هستند. یک تفسیر علمی حقیقی درباره اینکه چرا اعتیاد اتفاق می افتد وجود دارد، و این تفسیر با مغز شروع می شود.

مغز نیروگاه بدن است. مغز یکی از مهم ترین بخش هایی است که شما را آنکه هستید، می کند. در این برنامه، نوع دیگری از صدمه به مغز را بررسی می کنیم، نوعی که از درون حاصل می شود، مشابه به نوع صدمه ای که ناشی از مصرف موادی مانند مواد مخدر است. پس بیایید کمی در این مورد عمیق تر شده و درباره آن صحبت کنیم.

 بازگشت به اوایل زندگیتان

به زمانی فکر کنید که کوچکتر بودید- قبل از آنکه هیچ پـورنـوگرافی را دیده باشید: آیا احساس کردید که روزتان خراب می شد اگر نمی توانستید از پـورنـوگرافی استفاده کنید؟ آیا احساس عصبی بودن، ناراحت بودن یا عدم تمرکز می کردید چون نمی توانستید یک فیلم مبتذل ببینید؟

البته که نه. زندگی شما به عنوان کسی که پورن تماشا نمی کند، کاملا نرمال بود. شما قادر بودید زندگیتان را با کمترین تفکری در مورد پـورنـوگرافی به پیش ببرید.

اما بعد شما پـورنـوگرافی را امتحان کردید. مانند سیگاری هایی که برای بار اول سیگار می کشند یا کسانی که بار اول مشروب می خورند، بدن یک شوک را تجربه می کند. تماشای پـورنـوگرافی آزاد شدن مواد شیمیایی لذت مانند دوپامین را به آنچه “مسیر پاداش” مغز خوانده می شود، تحریک می کند- همین مسیر، زمانی که شما کار خوبی انجام می دهید که شما را شاد می کند مانند بیرون رفتن با دوستان، خوردن غذای مورد علاقه، یا سوار شدن به ترن هوایی، تحریک می شود. تفاوت در اینجاست که با رفتارهای مضر، مواد شیمیایی به روش های غیر طبیعی  و در سطوح نا سالم آزاد می شوند.

در ابتدا مغز شما برای چنین ضربه شیمیایی آماده نبود. بنابراین شما در طول این تجربه اول احساس بیماری، هیجان زدگی، و شوک کردید. اما با گذشت زمان، همچنان که به استفاده ادامه دادید، بدن به این سطوح شیمیایی ناسالم عادت کرد که به مرور به بخش بیشتری از آنچه که تغذیه مغز را با آن شروع کردید، نیاز دارد.

این کار همانند کاری است که مورگان اسپرولاک انجام داد. مردی که برای 30 روز در مستند “اندازه مرا بسیار بزرگ کنید” فقط ساندویچ های مک دونالد را خورد. در ابتدا او واقعا مریض شد؛ اما پس از مدتی بدن او به آن همه روغن و چربی که می خوردف عادت کرد و حتی شروع به تمایل و درخواست آن کرد.

اگر ساندویچ بزرگ مک می تواند مورد تقاضا باشد، تصور همین الگو در مورد موارد دیگر- از جمله پـورنـوگرافی- چندان سخت نیست و این دقیقا همان اتفاقی است که روی میدهد. کاربران از عدم نیاز به پـورنـوگرافی به مرحله امتحان آن، خواستن آن و در نهایت نیاز به آن می رسند.

وقتی پـورنـوگرافی مانند قرص مسکن می شود

یکی از دلایل اصلی که ترک اعتیاد می تواند دشوار باشد آن است که زندگی هرگز از چالش آفرین بودن باز نمی ایستد. زمانی که ما با فرار از طریق اعتیاد، به مقابله با شرایط سخت می پردازیم، زمانی که کاری منفی یا ناراحت مانند ناامیدی، استرس یا تنهایی مطرح می شود، مغز می تواند آموزش ببیند تا همانند توله سگ، مواد مخدر، الکل و پـورنـوگرافی  یا هر چیز دیگری را به عنوان راه حل ببیند.

همچنان که شما بارها و بارها به هر ماده مضری رجوع می کنید، مغز شما به این اضاف بار مواد شیمیایی قدرت تحمل و وابستگی ایجاد می کند تا حدی که مغز شما مقدار بیشتری از آن ماده را مکررا طلب می کند و در نهایت آن را به عنوان امری نرمال احساس می کند. دوست من، اعتیاد بدین ترتیب عمل می کند. اعتیاد، تمایل طبیعی مغز شما را به یغما برده و به تدریج شروع به گرفتن زندگیتان می کند و آزادی شما را برای انجام انتخاب های خود از شما سلب می کند.

اتفاق جالبی نیست.

برابری علم با حقیقت

پس اگر پورن همچون مواد مخدر دیگر اعتیاد آوراست، چرا افراد در مورد آن صحبت نمی کنند؟ متاسفانه تاریخ نشان داده است که سال ها و حتی نسل ها طول می کشد قبل از آنکه یک جامعه اثرات مواد اعتیاد آور را درک کند. همچنان که اینک بدیهی به نظر می رسد تنباکو، الکل و مواد مخدر می تواند باعث آسیب جدی شود، سال ها طول کشید که تا مردم باور کنند که این مواد خطرناک هستند- گاهی اوقات حتی بعد از آنکه مطالعات نشان داد چقدر این مواد می توانند باعث آسیب گردند.

در زمان نه چندان گذشته، پزشکان واقعا سیگار کشیدن را تجویز می کردند زیرا “سیگار اعصاب را آرام کرده و ریه ها را پاک می کند.” خوب، مطمئنا سیگار با ریه ها کاری می کند، اما این کار پاک کردن ریه ها نیست. مجددا، ما باید از این روش سخت درسی بیاموزیم.

در هر مورد- کوکائین، الکل و تنباکو- علم باید به حقیقت می رسید. همیشه درست بود که این مواد مضر هستند، اما درک این مطلب برای هر کسی زمانی طول کشید.

بیائید به سرعت به روز خود بازگردیم. حدس بزنید که چه اتفاقی افتاده است: ما درس مشابهی را در مورد پـورنـوگرافی می آموزیم. برای سال ها متداول بود که بشنویم پـورنـوگرافی یک سرگرمی بی ضرر است و هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. اما دیگر چنین نیست و این امر صرفا با آنچه که در مورد مغز آموختیم، بصورت نظر و عقیده نیست. مطالعات نشان میدهند که پـورنـوگرافی نیز همانند دیگر مواد مخدر می تواند اعتیاد آور و بیش از حد مضر باشد. آیا این نکته، برای شما مطلب جدیدی است؟ آیا تا بحال اعتیاد به پـورنـوگرافی را با اعتیاد به مواد مخدر مقایسه کرده اید؟

پـورنـوگرافی اعتیاد جدید

دلیل آنکه چنین مقایسه ای معنا دار است آن است که دانشمندان آموخته اند که تمام اعتیادها از ورود مواد شیمیایی به بدن شما حاصل نمی شوند. آیا نکته این مطلب را گرفتید؟ تمام اعتیادها از ورود مواد شیمیایی به بدن شما حاصل نمی شوند.

از قمار گرفته تا خرید و جستجوی هیجان تا بازی های ویدئویی، استفاده از اینترنت و پـورنـوگرافی، حال ما می دانیم مواد مخدر تنها چیزی نیستند که باعث اضافه بار شیمیایی در مغز می شوند (غیلان، 2012).

یکی از مبارزان ما در کرانه شرقی که در نوجوانی گرفتار اعتیاد به چندین ماده مخدر بود و بعد ها از اعتیاد جدی به پـورنـوگرافی رنج می برد، به ما گفت: “تا وقتی که به نشانه های اعتیاد خویش به پـورنـوگرافی توجه کردم متوجه نشده بودم که این نشانه ها همانند علائمی بود که من در اعتیاد به مواد مخدر داشتم.”

درک اینکه اعتیاد چه بلایی بر سر مغز می آورد، ممکن است به ما کمک کند تا ببینیم که اعتیاد چگونه اعمال و کل زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور خاص، تماشای پـورنـوگرافی، سیلی از مواد شیمیایی را به مسیر پاداش مغز آزاد می کند که بدن ما معمولا برای فعالیت های مثبت ذخیره می کند. این مواد عبارتند از دوپامین، اکسیتوسین، نورپی نفرین و سرتونین. آزاد شدن بیش از حد این مواد شیمیایی می تواند اموری مانند کنترل خود، پرخاشگری، توانایی تمرکز و دیگر تمایلات فیزیکی را همراه با توانایی عمومی برای احساس لذت و پاسخ به در تحت تاثیر قرار دهد.

روند اعتیاد

این امر ممکن است تا باعث شود شما در کنترل خشم خود یا مقابله با استرس بیشتر دچار سختی شوید. عادات غذایی شما ممکن است تغییر یابد. توانایی شما برای لذت بردن از امور عادی همچون بیرون رفتن با دوستان، گوش دادن به موسیقی، وقت گذرانی با خانواده یا ورزش کردن ممکن است نقصان یابد زیرا شما احساس افسردگی و کرختی می کنید. اگرچه این فعالیت ها سرگرم کننده هستند، اما ممکن است پس از انتظار هجوم دوپامین و نورپی نفرین که همراه با استفاده از پـورنـوگرافی است، دیگر احساس خشنودی ایجاد نکنند. و آنگاه که شما می خواهید یک رابطه رمانتیک واقعی داشته باشید، چه اتفاقی می افتد؟ در این مورد بعدها به تفصیل سخن خواهیم گفت اما آن را در یک کلمه خلاصه می کنیم: مشکلات.

امروزه تکنولوژی غرق شدن مغز ما را در این مواد شیمیایی بارها و بارها ساده تر کرده است. این مقدار غیر طبیعی از مواد شیمیایی، بار دیگر، چیزی است که باعث اعتیاد می شود. وقتی این مواد به مغز می رسند، اعتیاد، اعتیاد است. مهم نیست که این اعتیاد کوکائین است یا پـورنـوگرافی، بلکه تاثیرات آنها بر روی مغز یکسان است.

پس از مشاهده اثرات منفی پورن در زندگی خود، شما احتمالا برای ترک آن و عدم استفاده مجدد از پـورنـوگرافی  تلاش کرده اید. اما پس از مدتی تلاش برای مقاومت در برابر پـورنـوگرافی، مجددا بدان باز گشته اید. شما باز تلاش می کنید تا آن را متوقف کنید، اما شما بارها و بارها بدان باز می گردید. شما گرفتار شده اید. به معنای دقیق تر، شما دیگر کاملا آزاد نیستید. اقدامات و انتخاب های شما اینک تحت سلطه، کنترل شده و هدایت شده هستند. حتی اگر بخواهید اعتیاد را ترک کنید، ممکن است هنوز در برابر قدرت آن بر شما احساس عجز کنید.

اعتیاد

آیا می دانید ریشه لاتین کلمه “اعتیاد” چیست؟ جالب است، به آن نگاه کنید. اعتیاد به معنای “دیکتاتور” است. دیکتاتور، حاکمی با قدرت کل بر یک کشور است. چقدر دوست دارید در کشوری کنترل شده توسط یک دیکتاتور زندگی کنید، جایی که آزادی شما به شدت محدود شده است؟ در این موقعیت، چه احساسی دارید؟

ما پاسخ خود را به شما خواهیم گفت: ما با آن دیکتاتور سازش نمی کنیم. ما خشمگین شده و شورش می کنیم. وقتی که آزادی ما برای انتخاب آنچه که می خواهیم، توسط فردی (یا چیزی) محدود شده است،عصبانیت معنی دارد. بنابراین شما چه می گویید؟ آیا تا بحال به یک شورش گرویده اید؟ آیا شما با ما هستید؟ شاید زمان آن رسیده که کمی در مورد کنترل شدن و مجبور شدن به انجام کاری که واقعا نمی خواهید آن را انجام دهید، هشیار شوید.

شما باید تصمیم بگیرید. اگر شما می خواهید باشید، ما آماده هستیم!

سوال سریع:

آیا در حال حاضر دلایل علمی پشت اینکه چرا پـورنـوگرافی هم می تواند به اندازه سایر مواد مخدر اعتیاد آور باشد، می دانستید؟ آیا این آگاهی، نگرش شما را از تجربه پـورنـوگرافی خود تغییر می دهد؟

خبرهای خوب در مورد مغز

شما ممکن است بگوئید: “خوب، دست نگهدارید. اگر مغز من در ان مشکل درگیر است، آیا تغییر امکان پذیر است؟” پس از یک مدت طولانی- حتی سال ها- تلاش و کشمکش، ما شما را به خاطر این پرسش سرزنش نمی کنیم. اگر شما بویژه در مورد تغییر احساس ناامیدی می کنید، این بخش برای شما است.

برای کمک به کسی که احساس ناراحتی می کند، ما اغلب جملاتی مانند “امیدوار باش”، “سعی کن نگرش خوبی داشته باشی” و “تسلیم نشو” را استفاده می کنیم. ما با این توصیه موافقیم و گاه دوست داریم خود نیز آن را بشنویم. اگرچه برخی مواقع باور اینکه واقعا قرار است چیزی تغییر کند، بسیار دشوار می باشد.

امروز، ما دلیلی قطعی و محکم برای شما در مورد امیدوار بودن داریم. آماده اید؟ این دلیل چنین است: مغز و بدن شما بطور قابل توجهی قابل تغییر است. آیا شما این نکته را می دانستید؟ تقریبا هیچ کسی تا دهه 1990  این مطلب را نمی دانست تا زمانی که برخی کشفیات علمی جدید روی داد. محققان مغز عادت داشتند باور کنند که مغز تا حد زیادی ثابت و غیر قابل تغییر است. مردم می دانستند که البته مغز کودکان تغییر و توسعه می یابد. اما باور آن زمان این بود که وقتی شما بزرگ شدید، مغز شما با سطوح نوروشیمیایی ثابت و مسیرهای مغزی پایدار مستحکم می شود. اساسا، این جمله بدان معناست که شما در زمان جوانی به مغز خود لطمه ای وارد می کردید، این آسیب برای باقی عمرتان بطور دائم باقی می ماند.

دانشمندان دیگر با این امر در مورد مغز اعتقاد ندارند.  بزرگترین کشف در علوم اعصاب در دو دهه گذشته یک کلمه آبدار است: “نوروپلاستیسیتی (انعطاف عصبی)”، “نورو” به معنی مغز و “پلاستیسیتی” به معنی شکل پذیری است.

آنچه که این کلمه بدان اشاره می کند توانایی مغز شما برای تغییر با هر آنچه است که شما انجام می دهید. همانند بازی بدون پایان تتریس، مغز نیز مداوما لایه ها و مسیرهای جدید را بر اساس انتخاب هایی که ما انجام می دهیم، طرح می کند.

هر بار که شما چیز جدیدی می آموزید، چیز متفاوتی را امتحان می کنید، یا کار جدیدی را تجربه می کنید، ارتباط جدیدی در مغز شما قالب ریزی شده و شکل می گیرد- بازنویسی مداوم در هر لحظه بر اساس اقدامات شما رخ می دهد.

البته این اتفاق با استفاده از پـورنـوگرافی نیز روی می دهد. در مدت زمان طولانی، استفاده از پـورنـوگرافی می تواند مغز شما را به معنای واقعی تغییر دهد و مقاومت در برابر استفاده از آن را برای شما به مراتب دشوارتر سازد.

اما عکس این مطلب نیز درست است! همچنان که ما شروع به زندگی متفاوتی می کنیم، مسیرهای جدیدی را در مغز پی ریزی می کنیم. و همانطور که عادات قدیمی را ترک می کنیم، مسیرهای قدیمی نیز همچون راه های فرعی که دیگر کسی از آنها استفاده نمی کند، کمرنگ و زدوده می شوند.

خیلی خبر خوبی است. درست است؟ در صورتی که شما این خبر را از دست داده باشید، مجددا اینجا اعلام شده است: مهم نیست که چقدر عمیق در این اعتیاد گرفتار شده اید و مهم نیست که چه مدتی است که شما تلاش می کنید، امید وجود دارد. تا زمانی که شما در این مبارزه تسلیم نشوید، مغز شما می تواند تغییر یابد و با گذشت زمان خود را مجددا به حالت سالم بازنویسی کند.

مبارزه هوشمندانه

پس برای شما یا هر کس دیگری که برای مبارزه با اعتیاد به پـورنـوگرافی تلاش می کند، چقدر طول می کشد تا کاملا از اعتیاد رها گردد؟ ممکن است از شنیدن این مطلب از زبان ما شگفت زده نشوید: شما باید مبارزه کنید. ما باید مبارزه کنیم. آزادی به هر شکلی هرگز بدون هزینه به آسانی به دست نمی آید.

اما این بدان معنی نیست که شما قبلا برای رهایی از این مشکل تلاش نکرده اید. درست است؟ آیا تا بحال خود را برای ترک اعتیاد فقط با گفتن “بس است! دیگر کافی است!” در تلاش برای نوعی تغییر چشمگیر شبانه روزی تقویت کرده اید؟ بسیاری از ما این کار را کرده ایم. همانند فیلم هالک شگفت انگیز، ما گاهی اوقات فکر می کنیم که می توانیم مشت های خود را گره کرده، همه زور بازوی خود را جمع کنیم و ناگهان خودمان را با نیروی صرف تغییر دهیم.

می دانید که در چه موردی صحبت می کنیم: من فقط باید سخت تر تلاش کنم! اگر ذهنم را درگیر این کار کنم، می توانم هر کاری را انجام دهم. فقط بیشتر تلاش کنید! کار بیشتری انجام دهید! بیشتر مقاومت کنید! قدرت اراده بیشتری داشته باشید!

ما واقعا فکر می کنیم این نکات، تمام چیزی است که قرار ات رخ دهد. آیا تا بحال شده که به زحمت به خواب بروید؟ در آن شب ها، آیا سخت تر تلاش کردید تا به خواب بروید؟ چه رخ می دهد؟ اغلب اوقات این کار وضع را بدتر می کند. درست است؟ همانند ماسه روان، گاهی اوقات هر چه بیشتر در مقابل امری تلاش کنیم، عمیق تر در آن فرو می رویم.

به روش مشابهی، افرادی که مستقیما به اعتیاد حمله ور می شوند- سعی می کنند تا آن را با نیروی صرف اراده و مجبور کردن رفتار خود به تغییر شکست دهند- تقریبا همیشه پس از اندک مدتی خسته می شوند. پس از یک یا دو روز از اعلام قطعی “دیگر بس است”، ما خود را بخاطر داشتن اراده آهنین و کاملا یک فرد جدید شدن تشویق می کنیم. آنگاه زمانی که این فرد جدید که به پورن تماشا نمی کند، درست در جایی هستیم که شروع کرده بودیم.

ما دیگر به تبلیغ لحظات هالک شگفت انگیز برای شما علاقه ای نداریم. ما چیز بهتری در ذهن داریم. منظور ما را اشتباه نگیرید: تلاش فوق العاده مهم است و بهبود کامل بدون سرمایه گذاری هر آنچه که دارید، رخ نمی دهد. اما آنچه که تفاوت ایجاد می کند آن است که چگونه این تلاش صرف می شود.

اگر ما در مورد رساندن شما به جایی جدید جدی هستیم، این امر نیازمند نوع خاصی از تلاش و مسیر متفاوتی از مبارزه است- مسیری که عمیقتر از رفتار صرف است، مسیری که نمای کلی از زندگی شما را بطور جدی در نظر می گیرد، مسیری که قلب و ذهن شما را به اندازه جسمتان با خود به پیش می برد.

در فصل های پیش رو، همه این مطالب و موارد دیگری را بررسی خواهیم کرد. هر آنچه که ما درباره اش صحبت می کنیم، شما را برای مبارزه با این مشکل و به شیوه ای جدید و قدرتمند آماده خواهد کرد- مسیری که آهسته اما قطعی، روزی به آزادی واقعی منجر می شود. آموختن اینکه چگونه هوشمندانه مبارزه کنیم، آسان نخواهد بود و نیاز به زمان و صبر از جانب شما دارد اما ممکن است. به ما اعتماد کنید. این تلاش ارزشش را دارد.

سوال سریع

در گذشته برای کمک به غلبه بر اعتیاد به پـورنـوگرافی چه تلاش هایی کرده اید؟ تا کنون این تلاش ها چگونه جواب داده است؟

انتظارات امیدوارانه و واقع گرایانه

هنگامی که کتابی مانند فورتیفای را می خوانید، آسان است فکر کنید که “هی شاید من پاسخ خود را یافته ام. فقط خواندن این کتاب را تمام می کنم و از این اعتیاد رهایی می یابم.” بیائید در این مورد دقیقه ای صحبت کنیم. آیا نشستن و خواندن کتاب به ناگاه تغییری در مغز شما ایجاد کرده و شما را رها خواهد کرد؟

احتمالا در حال حاضر پاسخ را بدانید: این اتفاق نخواهد افتاد. اما اگر شگفت زده شوید که آیا استراتژی ها و طرح های خاصی که ما با هم بررسی می کنیم، می تواند به شما در خروج از این مشکل کمک کند، آنگاه پاسخ مثبت است. این راهکارها قطعا می توانند کمک کنند. هزاران نفر از همین مسیر گذر کرده اند و با همین وسایل، اعتیاد را برای بهبودی ترک گفته اند. شما نیز نفر بعدی هستید!

همانطور که قبلا در این مورد ذکر کردیم، رهایی از این دام نیازمند چیزی بیش از تلاش یک مافوق بشر است. بجای مبارزه صرف با کار سخت تر، این تلاش نیازمند مبارزه هوشمندانه تر است- یادگیری برای تمرین و رسیدن به این مشکل به روشی جدید، روشی که به شما توانایی برتری می بخشد.

اگر شما علاقمند به حرکت در این مسیر هستید، آنگاه دست و پنجه نرم کنید. هر مبارزه جدی با برخی تعلیمات جدی آغاز می شود. در پیش، ما قرار است شما را با هر آنچه که به عنوان یک مبارز نیاز دارید، تجهیز و آماده کنیم. ما به شما استراتژی هایی خواهیم داد که می تواند در لحظات ضعف احتمالی به شما کمک کرده و برای تقوین بنیان شما به کار آید. پس از این تمرین اساسی، بصورت عمیق تر به بررسی ریشه های اعتیاد و کم به تقویت زندگی شما بطور کلی خواهیم پرداخت. همچنین در مورد روش هایی ادامه دادن زمانی که اوضاع دشوار می شود، صحبت خواهیم کرد و استراتژی های را برای بازیابی آزادی در زندگیتان مذاکره می کنیم.

مسیر خود شما به سمت آزادی به کارهای خوبی که شما در زندگیتان تا بحال دست یافته اید، بستگی خواهد داشت.  این مسیر برای هر یک از ما منحصر به فرد خواهد بود- و می تواند شامل روابط خانوادگی، سرگرمی ها، ارزش ها، اشتیاق، ایمان و غیره باشد. همچنان که عوامل کمک کندده به اعتیاد را بررسی می کنیم، در نهایت به شما کمک خواهیم کرد تا طرح شخصی خود را برای هدایت خود برای رهایی از اعتیاد ایجاد کنید- یعنی یک استراتژی مبارزه برای زندگی خود. این طرح بلند مدت یک ابزار حیاتی در مسیر شما به سمت آزادی قابل اعتماد و همیشگی خواهد بود، نوعی طرح که همانند یک اسپری برنزه کننده ارزان در عرض دو هفته زدوده نخواهد شد.

همانطور که حالا می دانید، پیشرفت در این جنگ یک شبه روی نخواهد داد. تغییر واقعی بجای آنکه چشمگیر باشد، معمولا عمیق و تدریجی است. بجای تخیلی بودن، خاموش و بیصدا و بجای انفجار شدید انرژی، مبتنی بر کار طولانی و پایدار است. اما مجددا، هدف ما هیجان زده کردن شما نیست تا فقط دو هفته سخت تلاش کنید. چنین هیجانی ممکن است شما را برای مدتی تحریک کند، اما برای همیشه باقی نمی ماند.

ما اینجا هستیم تا درباره ریشه های این مشکل- اینکه چه چیزی آن را برجسته کرده و قدرت آن را در طول زمان پایدار می سازد- و نیز اینکه برای پرورش یک تغییر عمیق و پایدار به چه چیزی نیاز دارد، صحبت کنیم. ما این کتاب را در یک گاراژ و با چند تن از دوستان خود ننوشتیم. ما با تیمی از افراد حرفه ای در بسیاری از زمینه ها و تخصص ها همکاری کردیم.

آنچه شما می خوانید در واقع ترسیمی از صدها مطالعه تحقیقاتی است که همه بر ریشه های این اعتیاد متمرکز شده اند.

با نگاهی خوب و دقیق به زندگی خود- اموری که بطور روزانه انجام می دهید و یا نمی دهید- و با برخی سازگاری های اساسی، شما قادر خواهید بود زندگی خود را با موفقیت تقویت کرده و آسیب پذیری خود را در مقابل این مشکل کاهش دهید. همچنان که این امر روی میدهد، ممکن است از کشف قدرت و کنترل واقعی در بازگشت مجدد به زندگی خود شگفت زده شوید. و زمانی که تحریک ایجاد می شود، چه رخ می دهد؟ با اندک کمک از برخی مهارت های جدید که تمرین خواهیم کرد، شما همچنین می توانید یاد بگیرید که در نهایت هر گونه وسوسه ای را که در مسیرتان پیش می آید، پشت سر گذارید. آیا این امر خوب بنظر نمی رسد؟

مهم نیست که حالا احساس می کنید چقدر تحت کنترل هستید و در چه تعداد از مبارزات شکست خورده اید، شما تعیین می کنید که در جنگ بزرگتر چه کسی پیروز خواهد شد. در بسیاری از موارد، انجام چنین کاری نیاز به زمان زیاد، تمرین و کمک دیگران دارد، اما تمام این مبارزه از انتخاب شما برای پیش رفتن آغاز می شود. این کار آسان نخواهد بود اما تا زمانی که شما تسلیم نشوید، اتفاقات خوب روی خواهد داد. قول می دهیم.

تفاوت های بسیاری بین هر یک از شما وجود دارد. برخی ممکن است برای دوره کوتاهی اعتیاد داشته باشند و برخی دیگر زمان زیادی است که اعتیاد دارند. برخی مسن تر و برخی جوان تر هستند. برخی پسر و برخی دختر می باشند. ما هنگام توسعه این برنامه، از این تفاوت ها آگاه بوده ایم و اطمینان حاصل کرده ایم که ایده هایی که در مورد آنها مذاکره خواهیم کرد، برای هر کسی قابل اجرا است.

دستیابی به بهبودی ابدی، آرزوی ما برای شماست. از آنجایی که موقعیت هر فردی متفاوت است، ما نمی خواهیم محدوده زمانی برای آن بگذاریم. اما تند یا کند، زود یا دیر ما می توانیم شما را از این نکته مطمئن سازیم:  امور می توانند بهتر شوند، شما می توانید قویتر شوید و آزادی- به معنای کامل- قابل دستیابی است.

شما احتمالا در هر نبردی که در پیش رو دارید، پیروز نخواهید شد اما به یاد داشته باشید که اگر در این مسیر حرکت کنید، پیروزی در این نبرد از آن شما خواهد بود. و هنگامی که شرایط برایتان سخت شد، به یاد داشته باشید که هزاران نفر از مبارزان دیگر در جبهه شما هستند و در همان مسیر به پیش می روند. ما در این مبارزه با هم هستیم.  و امیدواریم که شما قدرت یک ارتش رو به رشد را که در یک نبرد مبارزه می کنند، احساس خواهید کرد. و هیچ اشتباهی نکنید: ما در این نبرد می خواهیم پیروز شویم و متوقف نخواهیم شد.

فصل دو: تشخیص دشمن

چگونه به اینجا رسیدیم

یک بخش اساسی از آموزش برای هر جنگی شناخت دشمن- درونی و بیرونی- است. یک دلیل بزرگ آنکه پـورنـوگرافی بر ما تسلط می یابد آن است که ما درباره آنچه که در واقع هست، دچار سردرگمی می شویم. وقت آن است که پوشش آن را کنار بزنیم.

در این فصل، آنچه را که علیه ما است به چندین روش تقسیم می کنیم- از بررسی این نکته شروع می کنیم که ما چگونه به عنوان یک جامعه در وهله اول به این نقطه رسیدیم.

در مقایسه با زمانی که والدین شما رشد می کردند، امروزه امور بسیار متفاوتند. پس چرا امور تغییر کرده اند؟ چگونه پـورن در فرهنگ ما چنین عادی و مقبول شد؟ دلایل متعددی وجود دارد اما برای حال بیائید بر چهار مورد از کمک کنندگان اصلی که به عادی شدن پـورن در فرهنگ ما در چندین دهه گذشته کمک کردند، متمرکز شویم.

جهل عامل رشد پـورنـوگرافی

کمک کننده # 1: ما هیچ چیز بهتری نمی شناختیم

کمک کننده اول موردی است که ما در حال حاضر در موردش به حد کافی صحبت کرده ایم: فقدان دانش. وقتی که به تاریخچه جهان خود باز می گردیم و حتی به تاریخچه شخصی خود رجوع می کنیم، در می یابیم اغلب اوقاتی که ما کاری را انجام داده ایم که برایمان مضر است، بدان دلیل است که هیچ چیز بهتری را نمی شناختیم. دانش اغلب چیزی است که به تدریج و به مرور زمان حاصل می شود. همانطور که قبلا بحث کردیم، تنها در مواقع اخیر بوده است که ما شروع به کشف این مطلب کردیم که پـورنـوگرافی کاری است که می تواند اعتیاد آور بوده و اثرات مضر داشته باشد.

پـورنـوگرافی چیزی نبوده است که ما شواهدی علمی از آن در سی سال گذشته داشته باشیم. در واقع، در حوالی آن سالها یک فرد برجسته خلاف این مطلب را استدلال می کرد و ادعا می کرد که پـورنـوگرافی امری طبیعی و حتی سالم بوده است. در سال 1948، دکتر آلفرد کینزی استدلال کرد که تمام اشکال رفتار جنسی باید عادی شده و مردم باید تمایلات جنسی خود را دنبال کنند فرقی نمی کند که فرد پیر یا جوان باشد.

در حدود همان زمان، یک فرد بازرگان از این فقدان دانش بهره برداری کرد و مجله ای به نام پلی بوی شروع به عرضه در دکه های روزنامه فروشی کرد. پلی بوی سعی می کرد تا پـورنـوگرافی را با عرضه خود در قالب مجله سبک زندگی بشر با روزنامه نگاران مشهوری که مقالاتی د ر طیف های مختلف از سیاست گرفته تا ورزش و مد می نوشتند و همراه با تصاویر پـورنـوگرافی ظاهر می شد، به عنوان امری قابل احترام جلوه دهد.

بدلیل این تاکتیک بازاریابی، مقبولیت مجله رشد کرد و راه را برای سایر انتشارات برای دنبال کردن این روش هموار کرد. از آن موقع، هزاران مجله، تولید کنندگان فیلم، و بازاریابان به هم ملحق شده اند تا صنعتی را تشکیل دهند که امروزه چهار برابر بیشتر از مجموع NBA، NFL، NHL و MLB پول در می آورد. اگر مردم از اثرات واقعی پـورنـوگرافی بر افراد و روابط آگاه بودند، آیا تمام این اتفاقات روی میداد؟ به هیچ وجه!

به علت فقدان کلی تحصیلات و آگاهی از اثرات واقعی پـورنـوگرافی، ما به جامعه خود اجازه داده ایم تا در فرهنگ به سرقت رفته از نظر جنسی فرو رود.

در دسترس بودن پـورنـوگرافی

کمک کننده # 2: فن آوری دیوانه کننده- بیم آور

پـورنـوگرافی مدت مدیدی است که وجود دارد. پـورنـوگرافی بر روی دیوارهای غارها، سفالکاری های یونان باستان، و نقاشی های قرون وسطی نشان داده شده است. با اینحال، در اغلب تاریخچه بشری تا زمان نسل والدین ما، پـورنـوگرافی چیزی بود که باید برای یافتن آن کاری می کردید. شما حتی باید بخاطر آن جایی می رفتید یا چیزی می خریدید. قطعا پـورنـوگرافی در صورت هر کسی هویدا نبود.

هم چیز در حدود چهل سال پیش با ایجاد نوارهای ویدئویی وی اچ اس در سال 1971 شروع به تغییر کرد. آیا نوارهای ویدئویی را به خاطر می آورید؟ آنها همان نوارهای کاست سیاه بزرگی بودند که فیلم پخش می کردند. اختراع نوارهای ویدیوئی برای اولین بار مردم را قادر ساخت تا فیلم ها را به درون خانه هایشان بیاورند. در نتیجه فروشگاه های اجاره ویدئو در هر جایی افتتاح شد- بسیاری از این فروشگاه ها “اتاق پشتی” برای اجاره فیلم های پـورنـوگرافی داشتند.

و درست مانند همین مورد، فیلم های پـورنـوگرافی در منازل ظاهر شد. به زودی دی وی دی جایگزین نوارهای وی اچ اس شد و مقبولیت مردم از پـورنـوگرافی یه گشترش ادامه یافت. سپس در سال 1993 اینترنت ظاهر شد. اختراعی که بازی را برای همیشه تغییر داد. امروزه اینترنت تقریبا تمام جوانب زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است- با مزایایی که بدیهی هستند. متاسفانه این اختراع، رواج ظورنوگرافی را در جامعه ما بطور نمائی چند برابر کرده است.

تقریبا پـورنـوگرافی شبانه برای هر کسی با اتصال به اینترنت در دسترس است. پـورنـوگرافی می توانست حتی بدون نیاز به ترک منزل قابل دسترسی باشد. افراد حتی دیگر نباید چیزی هم اجاره می کردند. امروزه، بسیاری از شما با دستگاه  همراهی مجهز به اینترنت همچون لپتاپ، گوشی های هوشمند یا تبلت در این حوالی قدم می زنید. آیا والدین شما در هنگام رشد چنین امکاناتی را داشتند؟ حتی چیزی نزدیک  به آن هم نداشتند.

در آن زمان، اگر کسی می خواست به اسباب پـورنـوگرافی دسترسی داشته باشد، باید بیرون رفته و آن را پیدا می کرد و در اغلب موارد ترس از دستگیر شدن برای آنها جهت دوری جستن از اعتیاد کافی بود. برای شما، تمامی امور خوب و بد در فاصله چند قدمی تا کلیک شما است. آیا فناوری عالی نبوده است؟

درآمد هنگفت پـورنـوگرافی

کمک کننده # 3: دلار مقتدر

البته تکنولوژی به تنهایی مسئول فرهنگ متمایل به پـورن ما نیست. در پایه ای ترین سطح آن، رسانه تنها یک پیام رسان است- که به خودی خود نه مثبت و نه منفی است. همانطور که می دانید تکنولوژی می تواند به روش ها و دلایل بسیاری بکار گرفته شود.

و یکی از این دلایل چنین است: کسب درآمد. زمانی که کسب درآمد، هدف والای رسانه های تولیدی گردد، حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟ هر آنچه که باعث درآمد بیشتر شود، بازی جوانمردانه است حتی اگر به افراد آسیب رساند. و مطمئنا، برای کسی که استفاده از رابطه جنسی  را برای کسب درآمد بیشتر انتخاب کرد، دستیابی به این هدف چندان زیاد طول نکشید.

استفاده شناخته شده اولیه از پـورنـوگرافی در تبلیغات توسط نام تجاری دخانیات مروارید در سال 1871 بود زمانی که شرکت عکس برهنه یک زن را روی جعبه سیگار استفاده کرد.  مثال دیگر صابون صورت وودبری[1] بود که بصورت قالب برای زیبایی زنان بود. این صابون تقریبا در سال 1910 از رده خارج شد زیرا هیچ کس آن را خریداری نمی کرد. این شرکت در تلاش آخر خود برای افزایش فروش، تبلیغاتی را برای محصول منتشر کرد که شامل تصاویری از زوج های رمانتیک و ابراز عشق و علاقه آنها برای کسانی بود که از این نام تجاری استفاده می کردند (سیولکا[2]، 1997). حدس بزنید پس از انجام این کار چه رخ داد؟ بله، فروش آنها بطور قابل توجهی افزایش یافت و آنها تصمیم گرفتند تا این کالا را همچنان عرضه کنند. در طول سال ها، شرکت های تبلیغاتی همچنان دریافته اند که جنسیت روش موثری برای افزایش درآمد یک شرکت است. چرا فکر می کنید چنین است؟

برای پاسخ به این سوال، بیائید به علوم مغز در مورد اعتیاد باز گردیم. همانند مواد مخدر و یا الکل، به یاد داشته باشید که هنگامی که فردی از پـورنـوگرافی استفاده می کند، سطوح بالایی از مواد شیمایی به مسیر پاداش آزاد می گردند. این سیل مواد شیمیایی از تزریق یا استنشاق چیزی شروع نمی شود بلکه در عوض از تصور این تصاویر در پس چشمان آغاز می گردد. بدون دانستن این امر، رسانه ها همانند توزیع کننده این مواد عمل می کنند.  و تمام آنچه تبلیغ کنندگان و یا تولید کنندگان تلویزیونی باید انجام دهند تا آن مواد شیمیایی را به مغز شما سرازیر کنند، نشان دادن کمی از پوست بدن است.

به محض آنکه تولید کنندگان رسانه ها و دفاتر تبلیغاتی قدرت “فروش  رابطه جنسی” را درک کردند، این موضوع همه چیز را تغییر داد. امروزه آنها همچنان به اشاعه کامل پـورنـوگرافی ادامه می دهند زیرا می دانند که این امر به معنای پول بیشتری است که به جیب آنها می رود. آیا کس دیگری از این موضوع خشمگین می شود؟

کمک کننده # 4: امور زمان می برند

با این همه تحقیقا جدید، پس چه چیزی آنقدر زمان می برد تا امور تغییر کنند؟ به عنوان عامل نهایی در جایی که ما امروزه هستیم، لازم است در مورد یک الگوی دیگر نیز صحبت کنیم: تغییر فرهنگی به شدت کند روی میدهد. اول آنکه علم باید مطابق با حقیقت باشد، سپس رفتارهای جوامع باید مطابق با علم باشد. نکته آخر آنکه امور به شرعت تغییر نمی کنند.

بار دیگر، تنباکو مثال مفیدی ارائه می دهد. افراد هزاران سال است که سیگار می کشند. و برای تقریبا این مدت طولانی، اکثر افراد قانع شده بودند که تنباکو بی ضرر است و یا حتی برایشان خوب است. تا اینکه در سال 1937 دکتر ریموند پرل کشف کرد که استعمال تنباکو می تواند باعث سرطان ریه شود. و شما فکر می کنید پس از آن چه اتفاقی افتاد؟ آیا جامعه به سرعت تنباکو را رد کرد و تندیس دکتر پرل را برای تقدیر از کشف او که می تواند جان میلیون ها نفر را نجات دهد، ساخت؟ نخیر.

در واقع، افراد بسیار کمی حتی نام او را شنیده بودند زیرا صنعت انبوه دخانیات، تحقیقات او را خاموش کرد و از عمومی شدن آن جلوگیری کرد. تا نزدیک به 15 سال اخیر، پس از درگذشت دکتر پرل، تحقیقات او آشکار شد زمانی که مجله ریدرز دایجست مقاله ای را با عنوان “سرطان توسط کارتون” منتشر کرد. این مقاله باعث مذاکره عمومی شد که در نهایت تبدیل به دادخواهی شد و به دادگاه عالی راه یافت که در آن صنعت تنباکو و دخانیات قسم یاد کرد که محصولات آنها به هیچ وجه اعتیاد آور نیست.

صدها میلیون دلار از جانب هر دو طرف این مبارزه خرج شد که چهل سال به طول انجامید. امروزه هیچکسی نیست که استدلال کند استعمال دخانیات برای شما خوب است. البته سیگار کشیدن هنوز وجود دارد اما کسانی که حتی سیگار می کشند بخوبی می دانند که سیگار کشیدن به چه نتیجه ای منجر می شود.

ما تلاش می کنیم تا همین اتفاق در مورد پـورنـوگرافی نیز بیافتد. در طول چند دهه گذشته، شواهد سختی آشکار شده اند که پـورنـوگرافی در واقع می تواند باعث آسیب به مغز و روابط ما گردد. با این حال، این بدان معنا نیست که فرهنگ ما بلافاصله نگرش خود و برداشت خود را از این موضوع تغییر خواهد داد. سال ها طول می کشد – شاید دهه ها- تا تغییر کامل فرهنگی ایجاد شود.

همچنان که به گذشته باز می گردیم و به اینکه زمانی فکر می کردیم سیگار کشیدن برای سلامت خوب است می خندیم، یک روز فرزندان ما به این زمان باز می گردند و خواهند گفت: “به یاد دارید که زمانی فکر می کردیم پورنرگرافی بی ضرر است؟ بله، این فکر احمقانه بود.” حداقل شما در مرتبه بالاتری هستید.

خوب، شما این موارد را دارید: نادانی، تکنولوژی، پول و زمان. حال که این چهار کمک کننده را بررسی کردیم، بیائید کمی در مورد خود پـورنـوگرافی صحبت کنیم.

تمایل جنسی ترکیبی: پـورن واقعا چیست

وقتی افراد دریابند که شما واقعا سعی می کنید تا پـورنـوگرافی را به جهت بهبودی ترک کنید، احتمالا چیزی شبیه به این را خواهید شنید: “تماشای پـورن فقط ابراز یک تحریک طبیعی است!” یا “فرونشاندن این تمایلات جنسی ناسالم است!” آیا جملاتی مانند این را قبلا شنیده اید؟

این کار ایده جدیدی نیست. نزدیک به صدها سال پیش، فروید نیز همین سخنان را می گفت. پنجاه سال بعد، کینزی که به او اشاره کردیم، این ایده را مطرح کرد که تمایلات جنسی باید دنبال شوند. برای اینکه بدن یک تمایل ذاتی به  رابطه جنسی دارد، این مذاکره ادامه دارد که استفاده از پـورنـوگرافی طبیعی و عادی است. آیا این درست است؟

اگر به شما گفته می شد که خوردن کیک توینکیز تنها نشان دهنده تمایل طبیعی است که نباید مقاومت گردد زیرا بدن تمایل ذاتی به غذا دارد، شما چه فکری می کردید؟

در این مورد چه فکری می کنید؟ صنعت غذایی دریافته است که با ترکیب مواد اولیه خاص (بویژه شکر، روغن و نمک)، آنها می توانند هجوم عظیمی از مواد شیمیایی را در بدن شما آغاز کرده و دسته دوپامین را به کرانیوم تبدیل کنند- کافی است تا احساس کنیم بدن ما به این مواد نیاز دارد و آن را می خواهد. در واقع، یک محقق، یک سال تمام را صرف پیگیری تمام مواد اولیه ای- همه سی و نه مورد- کرد که در کیک توینکی استفاده می شد. این مواد شامل اسید اسکوربیک نگهدارنده (مشتق شده از گاز طبیعی)، رنگ های مصنوعی و طعم دهنده های تشکیل شده از نفت خام هستند. چسب سلولز، پلی سوربات 60 و سولفات کلسیم نیز از مواد اولیه می باشند- این مواد همچنین در دیوار کاذب، شامپو و سوخت راکت استفاده می شوند. و سنگ آهک است که توینکیز را سبک وزن می سازد. بله درست است، اسکلت میکروارگانیسم های دریایی و مرجان در هر گاز از این کیک وجود دارد.

در نهایت، در حالی که توینکی یک محصول خوب ساخته شده است که گروهی از طعم ها را در خود جمع می کند، اما به ندرت میتوان گفت که آن یک غذاست- با تقریبا هیچ ارزش غذایی از هیچ نوعی.

آیا مقایسه پـورنـوگرافی را در اینجا می بینید؟ با ما همراه باشید: آیا تا بحال تعجب کرده اید که چرا برخی اوقات بعد از خوردن تنقلات احساس ناراحتی می کنید؟ اگرچه بدن ممکن است برخی حجم اولیه را از این غذاها دریافت کند اما این محصول بطور قابل توجهی از شکل طبیعی خود تغییر یافته است بطوری که بدن شما به زحمت می تواند آن را به عنوان غذا تشخیص دهد. وقتی مواد به این اندازه غیر طبیعی هستند، بدن شما در واقع می تواند به حالت حمله تغییر یابد جایی که گلبول های سفید خون با “غذایی” که شما می خورید به عنوان یک دشمن مهاجم مبارزه می کند.

چگونه این اقدام به پـورنـوگرافی اعمال می شود؟ همانند میل به غذا، البته احساسات جنسی نیز بخشی عادی از فیزیولوژی هستند. وقتی دو نفر در یک رابطه واقعی جنسی قرار می گیرند، به یکدیگر لذت کامل را می بخشند که قدرتمند است. این امر طبیعی و عادی است.

آنچه که عادی نیست، سیستم پیچیده ای است که صنایع مختلف برای مال اندوزی از میل جنسی ما توسعه داده اند. به همان روشی که افراد سیگاری به سیگار وابسته می شوند، زمانی که ما نیز طعم پـورنـوگرافی را تجربه کردیم،بدن ما از این محصول خوب ساخته شده – که برای به حداکثر رساندن هجوم لذت طراحی شده- سهمی دریافت می کند. و آیا تا بحال شگفت زده شده اید که چرا یک دوز از پـورنـوگرافی گاهی اوقات به شما حس پوچی و بیماری می بخشد؟

در پـورنـوگرافی، میل جنسی سالم از شکل اصلی خود جدا شده و با هدف ایجاد بزرگترین حمله شیمیایی ممکن در سیستم شما، غرق شده، پالایش یافته، به جوش آمده ترکیب شده و در کل بطور کامل اغراق می شود. به این دلیل است که ما درباره پـورن به عنوان یک ماده مخدر صحبت می کنیم. می توانید درک کنید که چگونه چیزی نابود کننده ممکن است در واقع چیزی مانند یک تجربه مثبت را به فرد بدهد؟

حال، وقتی که در این بحث واژه “پـورنـوگرافی” را استفاده می کنیم، تشخیص دهید که اشکال بسیاری از میل جنسی ترکیبی وجود دارد. پـورنـوگرافی می تواند بصری (تصاویر یا ویدئو)، یا نوشتاری (وبلاگ، کتاب یا مقاله) باشد یا حتی به شکل موسیقی ظاهر شود. پـورنـوگرافی همچنین می تواند تعاملی باشد مانند چت آنلاین و یا صحبت از طریق تلفن. آنچه که تمام این گونه ها را متحد می سازد این واقعیت است که همه این گونه ها شکلی از انگیختگی جنسی توسعه یافته بطور مصنوعی است. درست همانطور که توینکی یک محصول توسعه یافته و اصلاح شده مصنوعی است که در واقع برای شما خوب نیست، پـورنـوگرافی نیز شکل توسعه یافته و اصلاح شده تجربه جنسی است که برای شما خوب نیست و بدن و ذهن شما هر دو این نکته را می دانند.

این نکته باید مفید باشد اگر شما شروع به تعجب در این مورد کرده اید که “تفاوت بین تجربه یک رابطه سالم جنسی با یک شریک جنسی و تجربه جنسی پـورنـوگرافی چیست؟ هر دو آنها جنسی هستند. پس در واقع آنها دو نوع مختلف از یک حقیقت واحد می باشند. درست است؟”

آیا اینطور است؟

پـورنـوگرافی و خوردن آب شور

به هیچ وجه. سوال خیلی خوبی است. همانند توینکی و نان گندم، در حالی که در ظاهر ممکن است مشابه به نظر برسند، اما به تجربیات مختلفی منتج می شوند. برای یک لحظه تصور کنید که در یک صحرای سوزان گم شده اید. بعد از دو روز سرگردانی بدون آب و غذا، به یک دهکده متروکه در نزدیکی ساحل آنچه که به نظر می رسد اقیانوس باشد، می رسید. توجه شما فورا به حجم انبوهی از آب شور که فقط به فاصله چند صد متری شما به ساحل برخورد می کند، معطوف می شود. از گوشه چشمتان نیز متوجه پمپ آب تازه ای می شوید که نزدیک به نزدیکترین ساختمان دهکده متروکه وجود دارد، اما تمام چیزی که شما به آن فکر می کنید نوشیدن آب سرد اقیانوس است. شما با خود فکر می کنید که “آب همان آب است. اینطور نیست؟ خواه آن را از اقیانوس بیابم یا از دهکده، چندان فرقی نمی کند. درست است؟”

در واقع همینطور است. آنچه که شما ممکن است ندانید این است که نوشیدن آب شور شما را سریعتر از آنکه اگر هیچ آبی نمی نوشیدید، به کام مرگ می کشاند. اگرچه آب تازه و آب شور تقریبا یکسان به نظر می رسند، اثرات آنها متضاد یکدیگر است. یکی بدن شما را تقویت کرده و جان می بخشد و دیگری به بدن شما آسیب می رساند. به روش مشابه، میل جنسی نیز در اشکال مختلفی بیان شده است- اشکالی که می تواند در ظاهر مشابه به نظر برسد. با این حال، بسته به جزئیات، آنها می توانند اثرات کاملا متفاوتی داشته باشند.

پس این جزئیات که چنین تفاوتی ایجاد می کنند، چه هستند؟ بیائید با بزرگترین آنها شروع کنیم: حضور فرد واقعی دیگر.  در یک تجربه جنسی پـورنـوگرافی، به جای تعامل با فرد دیگر، سیستم فیزیولوژیکی شما دستکاری می شود تا به یک تصویر واکنش نشان دهد و بدن با کسی برانگیخته شده است که واقعا آنجا نیست. همانطور که این اتفاق روی می دهد، مغز شما اکسی توسین آزاد می کند که به عنوان “ماده شیمیایی پیوند دهنده” اشاره می شود. این ماده شیمیایی برای آن است که احساس ارتباط یا پیوند را بین فرد عاشق ایجاد کند. با این حال در تجربه پـورنـوگرافی، این ماده شیمیایی در رابطه با یک تصویر پوچ پشت صفحه کامپیوتر یا یک صفحه مجله آزاد می شود. این امر برای مغز کاملا گیج کننده است  به مرور زمان توانایی شما برای پیوند با یک فرد واقعی دیگر تضعیف می شود.

اساسا، پـورنـوگرافی یک چیز ساختگی است- یک دروغ است. آنچه پـورنـوگرافی درباره رابطه جنسی و افرادی که بدانها جذب می شوید به شما می آموزد نه تنها اشتباه، بلکه در اغلب موارد نابود کننده است.پـورنـوگرافی برای شما احساس ارتباط، پذیرش و یا عشق را حاصل نمی آورد و یک رابطه را تقویت نمی کند. پـورنـوگرافی به تدریج برداشت شما را از زنان و مردان تغییر داده و ایده های شما را از اینکه یک رابطه جنسی سالم چگونه باید به نظر برسد، نابود می کند.

به هر ترتیب، اثرات پـورنـوگرافی چه هستند؟

ما تا کنون مطالب زیادی در مورد تحقیقاتی که اثرات واقعی پـورنـوگرافی را نشان می دهند، گفته ایم. با این وجود، مردم هنوز گاهی به این ایده که پـورنـوگرافی می تواند تبدیل به یک اعتیاد مضر شود، می خندند و آن را مسخره می کنند. آنها ممکن است بگویند: “آه ول کنید، من تا بحال ندیدم که دندان کسی بخاطر اعتیاد به پـورنـوگرافی بیفتد. پس مشکل این کار در کجاست؟”

پس بیائید کمی بطور خاص در این مورد صحبت کنیم. بعد از صدها مطالعه، روشن است که پـورنـوگرافی برخی اثرات جدی بر مغز و روابط ما دارد.

کنگره ایلات متحده از دکتر جیل مانینگ، تراپیستی که با صدها معتاد به پـورنـوگرافی کار کرده است، خواست تا تحقیقات مربوط به اثارت پـورنـوگرافی را مرور کرده و یافته هایش را به اشتراک گذارد. در یک جلسه ویژه کنگره در نوامبر 2005، دکتر مانینگ گزارش مفصلی از چندین حوزه ضرر را به اشتراک گذاشت:

اول از همه، شواهد روشنی وجود دارد که استفاده طولانی مدت از پـورنـوگرافی افراد را دچار افسردگی و پوچی بیشتری نسبت به افرادی می گرداند که از پـورنـوگرافی استفاده نمی کنند. یک دلیل بزرگ برای این مسئله آن است که مرکز لذت در مغز با تحریک مصنوعی مداوم که به سادگی توانایی واکنش به انواع طبیعی تر لذت را متوقف می کند، از بین می رود.

احساس پوچی

به مرور زمان، کاربران به تدریج شروع به کرختی و بی حسی نسبت به فعالیت های روزانه می کنند. بطور واضح و ساده ای، زندگی می تواند شروعی به احساس پوچی باشد وقتی ما خود را تمام وقت در معرض سطوح غیر طبیعی تحریک مصنوعی قرار می دهیم. هر چیز دیگری می تواند در نهایت به اندازه یک فیلم تبلیغاتی در مورد جوراب ساقدارکسل کننده و بی مزه باشد.

یکی از نادرترین اثرات استفاده طولانی مدت از پـورنـوگرافی آن است که چگونه پـورنـوگرافی شروع به تغییر تجربیات ما با افراد دیگر می کند. در سطح گسترده تر، استفاده از پـورنـوگرافی می تواند باعث شود تا افراد علاقه کمتری به توجه و مراقبت از افراد پیرامون خود احساس کنند.

اثر پـورنـوگرافی در زندگی جنسی

در مورد شرکای عاطفی چطور؟ یکی از مواردی که افراد اکثرا در زندگی به دنبال آن هستند، رابطه است یعنی یک  رابطه هیجان انگیز عاشقانه با ارضای نیازهای جنسی. برخی افراد معتقدند که پـورنـوگرافی به بهبود میل جنسی ما کمک کرده و حتی رابطه عاشقانه را هیجان انگیزتر می کند.

مطالعات در واقع نشان می دهند که عکس این مطلب درست است: پـورنـوگرافی نزدیکی کمتری بین شرکای جنسی، هیجان عاشقانه کمتری و ارضای کمتری در تجربه جنسی واقعی ایجاد می کند (زیلمن[3] و بریانت[4]، 1988). نه فقط این بلکه پـورنـوگرافی، تمایل کاربران را به پـورنـوگرافی  بیشتر افزایش می دهد. مانند این است که ما زمانی که اینگونه تمایل را افزایش دادیم، نمی توانیم ارضا شویم- ما همیشه به دنبال لذت بیشتر هستیم. محققان در آزمایشگاه روانشناسی بهداشت اجتماعی دارتموث کشف کردند که “صحنه های جلف و زننده” در فیلم ها و نمایش های تلویزیونی نیز منجر به رابطه جنسی در سنین پایین تر با شرکای موقت و  رابطه جنسی نا امن بیشتر شده است (پنگ[5]، 2012). اگر صحنه های زننده در تلویزیون به طور منفی بر ما اثر می گذارند، فقط اثراتی را که پـورنـوگرافی شدید دارد، تصور کنید.

متاسفانه، مشکلات جدی نیز وجود دارند که از اعتیاد به پـورنـوگرافی به بار می آیند از جمله داشتن انتظارات کاملا غیر واقعی از شریک جنسی. محققان دریافته اند که پس از قرار گرفتن در معرض پـورنـوگرافی، افراد کمتر از عواطف، ظاهر فیزیکی، کنجکاوی جنسی و عملکرد جنسی شرکای جنسی خود راضی بودند (زیلمن و بریانت، 1988).

یکی از دوستان ما به نام ماریا به ما گفت که او تازه ازدواج کرده بود و او و همسرش با یکدیگر به تماشای پـورنـوگرافی پرداختند تا زندگی عاشقانه خود را مهیج تر سازند. پس از مدتی، آنها شروع به تماشای پـورنـوگرافی در خود کردند و به مرور زمان با ترجیح صحنه های کامپیوتری به رابطه واقعی، رابطه شان را خاتمه دادند. در نهایت ازدواج او بهم خورد. او قادر به بهبود بود اما همسر سابق وی هرگز نتوانست بهبود یابد.

پـورنـوگرافی و طلاق

متاسفانه، ماریا تنها نیست. این یک اپیدمی است که در کشورهای توسعه یافته گسترده شده است و بطور مضری خانواده ها و روابط را تحت تاثیر قرار می دهد. تحقیق نشان می دهد که 56 درصد تمام طلاق ها در ایلات متحده شامل حداقل “علاقه مفرط یک طرف به وبسایت های پـورنـوگرافی” بوده است (فگان[6]، 2009).

تاثیر مضر دیگر پـورنـوگرافی آن است که باعث شده است بسیار ی از افراد از اندام های واقعی نارحت شده و فکر کنند که تصاویر فتوشاپ شده و ویدئوهای غیر واقعی که آنها در معرضشان قرار می گیرند، همان چیزی است که آنها باید انتظار داشته باشند.

یک مشاور این مشکل را اختلال کمبود توجه جنسی (SADD) نامید و گفت: “درست همانطور که افرادی با اختلال کمبود توجه به آسانی منحرف می شوند، افرادی با SADD، به سطوح بالایی از تازگی و تحریک تصویری عادت می کنند… بطوری که نمی توانند بر یک زن واقعی تمرکز کنند” (کرنر[7]، 2011). و حدس بزنید که چه می شود: همین اتفاق برای زنان نیز می افتد. آنها شروع به مقایسه رابطه جنسی زندگی خود با آنچه که در صفحه کامپیوتر بسیار باشکوه تر و تحریک کننده تر است، می کنند.

سوزان اورباچ، تراپیست، در مورد “تحسین بسیار فرد از شکل انسانی تغییر نیافته” مطلبی می نویسد. محقق دیگری یافته های او را از صدها مصاحبه با گفتن اینکه افراد “یک حس تحریف شده از آنچه بدن یک زن نرمال است” توسعه می دهند، خلاصه می کند و می افزاید که “به ناگاه بدن نرمال زن، غیر عادی به نظر می رسد” (همیلتون، 2009).

پـورنـوگرافی برای متلاشی کردن خانواده

علاوه بر برداشت تحریف شده، انتظارات از میل جنسی، رابطه و ظاهر شریک جنسی، آمار اف بی آی نشان می دهد که پـورنـوگرافی در 80% از صحنه های جرم رابطه جنسی  شدید یا منزل مباشران در جرم یافت می شود (اندرسون، 1992).

اما بیائید به نقطه شروع برای همه ما باز گردیم: روابط ما. و نه همه روابط بلکه روابطی که ما بیشتر بدانها توجه داریم.

تحقیقات نشان میدهد که پـورنـوگرافی افراد را به توجه کمتر به تعهد نسبت به فردی در طولانی مدت و بویژه در ازدواج هدایت می کند. آمار نشان می دهد که اگر این افراد ازدواج کنند، افرادی با مشکلات پـورنـوگرافی بیشتر احتمال دارد با شریک خود تنش داشته باشند، علاقه کمتری به داشتن فرزند داشته باشند و توجه کمتری به کودکان متولد شده داشته باشند؛ آنها همچنین احتمال بیشتری برای خیانت، جدایی و طلاق دارند (زیلمن و بریانت، 1984 و 1988؛ دینیز[8] و شاموی[9]، 2011). آه پـورنـوگرافی خوب است و از ارزش های خانواده حمایت می کند…  هرگز.

با این وجود ناامید نشوید. الگوی عکس نیز درست است. افرادی که پـورنـوگرافی را پشت سر می گذارند و برداشت سالمی از آنچه که بدن باید به نظر برسد، پرورش می دهند بیشتر احتمال دارد در یک رابطه متعهدانه و سالم درگیر شوند. همانطور که در شروع گفتیم، امروز می تواند برای هر یک از ما روز جدیدی باشد.

سوال سریع:

اثرات پـورنـوگرافی که شما در زندگی خود مشاهده کرده اید، کدامند؟

راز کوچک صنعت آلوده

قبل از تعمق در بررسی موقعیت خود شما، باید در مورد مطلبی به طور جدی صحبت کنیم- یک حقیقت دیگر این صنعت که قصد دارد شما را مشتری همیشگی سازد. برای آن دسته از ماها که تماشای پـورنـوگرافی را انتخاب کرده ایم، یک دنیای خیالی از لذت و هیجان به نظر می رسد. با این حال، تجربه کسانی که پـورنـوگرافی را ایجاد کرده و در ساخت آن شرکت می کنند، سرشار از مواد مخدر، بیماری، تجاوز و سوء استفاده است. ناآگاهی از همه جزئیات تاریک که در پشت صحنه رخ می دهد، آسان است. صنعت پـورنـوگرافی می خواهد این مساله را تا حد ممکن رمز آلود نگاه دارد. خوشبختانه، ستارگان سابق پـورنـوگرافی بیش از پیش سخن می گویند. برای مثال:

من مبالغ بسیاری را از دست دادم… بسیاریی از دختران شروع به گریه می کردند زیرا آنها به شدت آسیب می دیدند. من نمی توانستم نفس بکشم. من ضربه می خوردم و خفه می شدم. من واقعا ناراحت بودم و آنها متوقف نمی کردند. آنها به فیلمبرداری ادامه می دادند. [من از آنها خواستم تا دروبین را خاموش کنند] اما آنها ادامه می دادند. – رگان، کارمند سابق صنعت پورن

به منظور اجتناب از اینکه پلیس و عموم از شرایطی که پـورنـوگرافی تحت آن ایجاد می شود، آگاهی یابند، رایج است که پورنوگراف ها از تهدید و پست های سیاه بعنوان سلاحی برای خاموش کردن شرکت کنندگان استفاده می کنند. بسیاری از ستارگان سابق پورن از رزرو شدن برای اجرای یک صحنه صحبت می کنند که تنها شرایط در لحظه تغییر کرد که اغلب منجر به تجربیات ناراحت کننده و سوء استفاده گرانه می شد. به روش بسیار واقعی، با ستارگان پورن همانند گله ای مناسب رفتار می شود. به آنها توسط “پزشکان” این صنعت در مورد شیوع بیماری های انتقالی از راه جنسی (STD) دروغ گفته می شود و بسیاری از مواد مخدر برای کنار آمدن با زندگی رو به زوال سوء استفاده می کنند. بازیگر دیگری می گوید:

شما به عنوان یک شی و نه بعنوان انسانی با روح انسانی دیده می شوید. افراد توجهی نمی کنند. آنها از مواد مخدر استفاده می کنند زیرا نمی توانند با روشی که با آنها برخورد می شود، کنار بیایند… هفتاد و پنج درصد [ستارگان پورن] از مواد مخدر استفاده می کنند. آنها باید خودشان را کرخت کنند. پزشکان ویژه ای در این صنعت وجود دارند که اگر شما برای یک سرماخوردگی عادی به نزدشان بروید به شما ویکودین، ویاگرا و یا هر چیزی که بخواهید می دهند زیرا تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد، پول است. شما یک عدد هستید… شما باید خود را بی حس کنید تا بتوانید عمل کنید. هر چه که بیشتر کار کنید، بیشتر باید خودتان را بی حس و کرخت سازید. – جرسی، کارمند سابق صنعت پورن

کار کردن در پـورنـوگرافی، شغل رویایی نیست در صورتی که پورنوگراف ها می خواهند مردم چنین باوری داشته باشند. بدلیل آنکه این صنعت توسط دولت بطور قانونی شناخته شده است، با احساس اشتباه امنیت همراه است. علاوه بر خاموش نگهداشتن افراد،  پزشکانی در این صنعت بکار گرفته می شوند تا بازیگران زن و مرد را “بازرسی کنند”. از آنجا که این پزشکان برای حمایت از پورنوگراف ها حقوق داده می شوند، آنها در جهت حمایت از بیماران خود عمل نمی کنند و بیماری های انتقالی از راه جنسی همچنان یک مشکل بزرگ در این صنعت باقی می ماند.

هنگامی که من در این صنعت بودم، ترس از ترشحات بدنی… کاملا نادیده گرفته میشد. هیچ نوع محافظت یا بهداشتی وجود ندارد. به ما اجازه داده نمی شد تا از کاندوم استفاده کنیم. گسترش مداوم مواد حاوی میکروب و بیماری حتی توسط کارمندان شرکت های تولید کننده اصلا در نظر گرفته نمی شود…. [تکیه گاه ها، مبل و وسایل، حوله ها و غیره] کامل ضدعفونی یا استریلیزه نمی شوند. این روش کاملا غیر بهداشتی و نا امن است. – ترنت، کارمند سابق صنعت پورن

بسیار خوب، ما تجاوز، تهدید و اجبار و بیماری های غیر قابل اجتناب را داریم. دیگر چه رخ میدهد؟ تجارت سـکس (بردگی مدرن برای اهداف جنسی)، این همان چیزی است که رخ میدهد. شما ممکن است فکر کنید: “آیا واقعا این اتفاق می افتد؟” متاسفانه بله. تجارت سـکس، صنعتی 32 میلیاردی در سال است. با توجه به یو. ان، بیش از 9.7 میلیون نفر در سراسر جهان در دام بردگی سـکس از جمله دختران و پسران جوان در هر زمانی گرفتار هستند. حدس بزنید که اکثریت این افراد مجبور به انجام چه کاری هستند؟ شما حدس زدید: پـورنـوگرافی. اگر آنها کاری نکنند که بنظر برسد از کاری که انجام می دهند، لذت می برند، زندگیشان تهدید می شود. این بدان معنی است که میلیون ها نفر از مردم که فکر می کنند “پـورنـوگرافی بدون ضرر” را تماشا می کنند، اغلب در واقع افرادی را تماشا می کنند که علیرغم میل خود برای شرکت در اعمال جنسی مجبور شده اند.

من بطور لفظی تبدیل به یک زندانی شدم. به من اجازه داده نمیشد تا از جلوی چشمانش دور شوم یا حتی به دستشویی بروم. او مرا از سوراخ در تماشا می کرد. شب ها او بر روی من می خوابید. او به تماس های تلفنی من گوش می کرد در حالیکه با تفنگ خودکار هشت گلوله ای 45. به سمت من نشانه می گرفت. – لیندا، کارمند سابق صنعت پـورنـوگرافی

تصور این امر نیز سخت است، اما آیا می توانست بدتر از این هم باشد؟ متاسفانه می تواند و بدتر از این هم می شود. گزارش شد که یک بازیگر پس از یک قسمت از فیلم گم شده است. یک ماه بعد او با ضربات متعدد چاقو پیدا شد- شواهد DNA قتل را به عکاس او نسبت می داد. برخی ممکن است فکر کنند اینطور اتفاق ها در همه جا و نه فقط در صنعت پـورنـوگرافی روی میدهد. این درست است. با این حال، این داستان ها و شواهد از ستارگان سابق پـورنـوگرافی بیشتر و بیشتر ظاهر می شوند. برخی افراد که از این ورطه گریخته اند، زندگی خود را وقف صحبت علیه این صنعت کرده اند از جمله شلی لوبن، الیزابت رولینگز، و دانیل ویلیامز.

در شرکت مبارزه با مواد مخدر جدید، ما چندین ایمیل را مستقیما از ستارگان سابق پـورنـوگرافی دریافت کرده ایم که داستان های خود را برای ما می گویند. تقریبا همه آنها از ترس آسیب از جانب کارفرمایان سابقشان می خواهند که ما هویتشان را مخفی نگه داریم. در اینجا مثالی از آن ایمیل ها آمده است.

من از تجربه صحبت می کنم تا بگویم قربانیان و نجات یافتگانی وجود دارند که علیرغم میل خود معتاد شده و به این زشتی ها مجبور شده اند. من درک می کنم که این عبارت در صورت اکثریت افراد با این ظرز فکر کلیشه ای وجود دارد که پـورنـوگرافی داوطلبانه است و “او این کار را دوست دارد”، “او این کار را درخواست کرد”، “او این کار را انتخاب کرد”. اگرچه این امر ممکن است برای برخی درست باشد، بسیاری افراد مجبور به توافق با آنچه شده اند که پـورنـوگرافی می گوید تا فقط زنده بمانند. ما فراتر از توصیف تحقیر شده ایم و این پستی را برای 24 ساعت در هر روز هفته تحمل کرده ایم. اذهان ما بیحس شده و در بسیار ی موارد با مواد مخدر به بهت و یاد زدودگی همراه با اشک و آه آلوده شده است تا بدن و روح ما فیلمبرداری شود و برای همیشه برای راضی کردن لحظه ای تخیل بیمار برخی افراد ثبت و ضبط شود.

من قبل از هر فیلمبرداری با مواد مخدر آلوده می شدم. گاهی اوقات این نشئگی همراه با یادزدودگی و گاهی با مواد بیحس کننده، گاهی با تسکین دهنده درد و گاهی با ترکیب گیج کننده ای از تمام مواد فوق همراه بود.

ما می خوابیم تا حقیقت را آنچنان که قربانیان سوء استفاده خانوادگی دراز کشیده و آن را پنهان می کنند، آشکار کنیم. ما کلمه ای برای گفتن نداریم زیرا درد ما بسیار واضح است و تقریبا توصیف آنچه که بر ما می گذرد، بدلیل ذهنیت اکثریت غیر ممکن است. ما با انکار و نادیده گرفته شدن و عذر و بهانه روبروییم [از جمله]: “نمی تواند این اتفاق رخ داده باشد زیرا به نظر می رسد که دختران و زنان از آنچه که برایشان اتفاق می افتد، لذت می برند.”

برخی از ما به اعتیاد به مواد مخدر، برخی به دیوانگی، برخی به انزوای فلج کننده و برخی به مرگ تسلیم شده ایم.

وای. آیا این ماجرا حال شما را بهم نمی زند؟ پـورنـوگرافی نه تنها بر کاربر اثرات مضری دارد، بلکه بر خود صنعت و کسانی که در این صنعت شرکت می کنند، هم بر بدن و هم بر کل زندگیشان، نیز ضرر چشمگیری می زند.

آخر ماجرا: تلاش های این صنعت برای به تصویر کشیدن فضایی شکوهمند، پر شهرت و همراه با شانس و ثروت به این افراد اجازه داده است تا با رفتار غیر قانونی، غیر اخلاقی و فاسد دور شوند. با تمام دلایل شخصی که شما برای شورش علیه این صنعت دارید، واقعیت قربانی شدن روزانه برخی افراد را به یاد داشته باشید. ما دیگر نباید طرفدار این موضوع باشیم.

چرخه اعتیاد

بسیار خوب مبارزان! می دانیم بخش آخر سنگین بوده است اما دانستن آنچه شما اکنون می دانید، بخشی حیاتی از درک دشمن خود است. حال زمان آن است که بطور تخصصی تر به این مطلب بپردازیم که چگونه قرار است این اعتیاد را شکست دهیم.

دلیل واقعی اینکه شما اینجا هستید آن است که شما می خواهید از این اعتیاد خلاص شوید. شما برای مدت طولانی در این دام گرفتار بوده اید و مانند لباس کثیف چرخیده اید و به اندازه کافی پـورنـوگرافی دیده اید. ما می خواهیم به شما کمک کنیم تا رهایی یابید و برای انجام این کار، لازم است تا ابتدا در مورد اینکه پـورنـوگرافی واقعا چیست که شما بدان چسبیده اید، صحبت کنیم. آیا تا بحال در مورد چرخه اعتیاد شنیده اید؟

چرخه اعتیاد چیزی است که شما احتمالا با آن آشنایید خواه آن را درک کرده باشید یا نه. این بدان دلیل است که بسیاری از ما برای مدت طولانی با آن دست و پنجه نرم کرده ایم. این چرخه الگویی را که بسیاری از ما گرفتارش هستیم، توصیف می کند- الگویی که ما معمولا کاملا از آن آگاه نیستیم. در واقع یک دلیل آنکه این چرخه چنین گیرایی برای ما دارد آن است که معمولا توسط رادارهای ما شناخته نمی شود.

بنابراین، ما می خواهیم این روش را در حال حاضر تغییر دهیم. با صحبت آزادانه درباره  چرخه، ما قرار است قدرت این چرخه را بر روی همه ما کاهش دهیم. اجازه دهید تصویری برای اشاره به شما بدهیم همچنان که در مورد آن صحبت می کنیم (صفحه بعد را ببینید.)

خوب بیائید وارد این موضوع شویم!

اگر به گوشه بالای سمت چپ چرخه اعتیاد نگاهی بیاندازید، “شروع” را خواهید دید. اینجا همان جایی است که همه ما آغاز می کنیم. متوجه می شوید که بالای آن چندین مشکل زندگی وجود دارد که احتمالا با آن آشنا هستید. این مشکلات، عادی و اجتناب ناپذیر هستند و هر کسی تا حدی این مشکلات را در زندگی دارد. استرس، اضطراب، فشار، خستگی، و تنهایی برای همه ما اتفاق می افتد و طبیعی است که بخواهیم از این مشکلات رهایی یابیم.

آنچه فرد را به سمت اعتیاد می کشاند زمانی است که ما شروع به پاسخ به این مشکلات زندگی به یک روش خاص می کنیم: تلاش برای فرار از آنها. منظور ما از انجام این کار چیست؟ البته جستجوی تسکین می تواند چیز خوبی باشد. ما در مورد تمام کارهای مثبتی که می توانید برای تسکین درد در هنگام آسیب دیدن انجام دهید، صحبت نمی کنیم. ما در مورد نیاز گسترده به خلاص شدن از هر مشکلی که با آن مواجه می شویم به هر قیمتی صحبت می کنیم. برای بسیاری از افرادی که با اعتیاد روبرو هستند،  تلاش برای پیدا کردن راه فرار فوری از این مشکلات زندگی، دلیل بزرگی برای خوردن مشروبات، سیگار کشیدن و استفاده از مواد مخدر یا استفاده از پـورنـوگرافی است.

تحقیقات علمی تائید کرده است که تلاش برای فرار از مشکلات، در مرکز بسیاری از اعتیادها قرار دارد. با این همه، تفکر در مورد اینکه ما نباید آنچه را که حس می کنیم، احساس کنیم، تفکر در این مورد را آسان می سازد که ما باید چیزی برای بی حس کردن خود در این اوضاع پیدا کنیم. در این نقطه است که فکر کردن در مورد وب سایت ها یا ویدئوهایی که تسکین فوری اما موقت ایجاد می کنند، آسان است. ما این مورد را “تفریح با ایده استفاده” می خوانیم.

در بسیاری از موارد، این امر بدون درک آن رخ می دهد- بدون حتی آگاه بودن از این که چرخه شروع به کار کرده است و ما را نیز به سمت خود کشانده است. در این نقطه، ما فرمان را رها کرده و به راننده خودکار اجازه می دهیم تا اتوبوس را براند.  این کاری است که گاهی همه ما انجام می دهیم، زمانی که منحرف شده و به آنچه واقعا بدان فکر می کنیم، احساس می کنیم و تجربه می کنیم، توجهی نمی نماییم. آیا تا بحال این اتفاق برای شما افتاده است؟ آیا تا بحال خود را در حالتی یافته اید که همراه با جریانی به پیش می روید بدون اینکه واقعا به عواقب آن فکر کرده باشید؟ قبل از آنکه بدانید، مجددا از آن استفاده کرده اید. زمانی که ما در حالت راننده خودکار هستیم، ما غالبا- همانند روبات- به موقعیت های آسیب پذیر گرفتار می شویم.

زمانی که این امر رخ میدهد، اعتیاد ما اعمال ما را به پیش می برد و باعث می شود تا ما همراه با اعتیاد تا آنجا که می خواهد به پیش برویم. برای کاربران مواد مخدر این بدان معنی است که در زیر پل حومه شهر جایی که معامله گران مواد مخدر پرسه می زنند، قدم می زنند و یا با دوست کاربر خود از گذشته شان بیرون می روند.

با پـورنـوگرافی این چرخه، می تواند شامل شروع مجدد کامپیوترتان باشد زمانی که کسی در آن اطراف نیست و قفل کردن درتان باشد. این چرخه، همچنین می تواند پرسه زدن در فروشگاه های اجاره فیلم و بالا و پایین کردن راهروی مجلات در کتاب فروشی ها باشد. این کار شما را در محیطی قرار می دهد که شما بطور عادی در معرض پـورنـوگرافی قرار می دهد. ما این مرحله را “حرکت به سمت استفاده” یا “شروع مراسم” می خوانیم.

آیا می توانید که خود را اصلا در این چرخه ببینید؟ با تشخیص آنچه رخ می دهد، شما در جایگاه خوبی برای نحوه خروج از این چرخه خواهید بود.

بیائید همچنان به پیش برویم. شما در این زمان از این چرخه خارج نشده اید. شما در مرحله راننده خودکار و حرکت به سمت استفاده هستید. در این نقطه، پیش بینی انجام می شود، تمرکز شما محدود می شود، و مقاومت در برابر تمایل غیر ممکن به نظر می رسد. بنابراین ما وارد چرخه می شویم. ما “استفاده کرده” و احساس بی حسی موقت را دریافت می کنیم. همانند یک سیگار دیگر، یک مشروب دیگر، و یا پر خوری دیگر، عیاشی پـورن نیز هجوم مواد شیمیایی را در چند ثانیه آغاز می کند.

پوچی، اضطراب و خستگی ما، مجددا به نوعی پنهان شده و تسکین می یابد. و برای آن لحظه، ما از آنچه که احساس می کردیم ما را ناراحت می کند، منحرف می شویم. مشکل اینجاست که به زودی، ما حتی بدتر از آنچه را که قبلا حس کردیم، احساس می کنیم.

در دراز مدت این مشکلات نه تنها برطرف نمی شوند بلکه بدتر هم می شوند زیرا ما با آنها درباره اینکه مشکل واقعی چیست، مقابله نکرده ایم. اما معمولا ما به این امر توجهی نمی کنیم.  در واقع، ما می توانیم در مورد عدم احساس مشکلاتی که بدانها توجه نمی کنیم و بعدها این مشکلات بدتر می شوند، خشمگین باشیم. ما این امر را “تجربه اثرات مضر” می خوانیم.

این بخش کنایی چرخه است. همانطور که پـورنـوگرافی راه حل اولیه برای مقابله با مشکلات زندگی می شود، در واقع می تواند بیش از آنکه مایه تسکین باشد، باعث استرس شود. همانطور که “مشکلات زندگی افزایش می یابد”، می توانیم شروع به استفاده بیش از پیش از پـورنـوگرافی کنیم تا از مقدار فزاینده درد و ناراحتی ناشی از چرخه رهایی یابیم.

و مرتبه بعد که زندگی کمی اضطراب آور، سخت و خسته کننده می شود، ما مجددا فکر می کنیم که “چرا من باید این احساس را داشته باشم وقتی که می توانم تسکین یابم؟” چرخه همیشگی می شود و ما به سمت پایین چرخه که اثرات مضر را تشکیل می دهند، به پیش می رویم. بزودی ما در دام چیزی که واقعا نمی خواستیم، گرفتار می شویم – نوعی سرطان عاطفی که خارج از کنترل چند برابر شده و آزادی و توانایی ما را برای یک زندگی سالم سلب می کند.

بیائید در این مورد با مثالی که ممکن است تجربه کنید، صحبت کنیم. بیائید بگوییم که والدین شما خانه را برای چند ساعت ترک می کنند و شما در منزل تنها هستید. برای لحظات اول، شما شروع به کار بر روی تکالیفتان می کنید. پس از مدتی، با تکالیف سخت روبرو می شوید و احساس ناراحتی و کمی اضطراب می کنید. در این نقطه شما یک انتخاب دارید، اگرچه ممکن است آن را درک نکنید: “آیا اشکالی ندارد اگر کمی احساس اضطراب کنم یا باید آن را از خودم دور سازم؟” واکنش شما تقریبا خودکار است. “من نمی خواهم چنین احساسی داشته باشم. باید برای اینکه کمی آرامش بیابم، اندکی استراحت کنم”. بجای کنار آمدن با اندکی اضطراب و ادامه انجام تکالیف، شما اولین گام خود را به سوی چرخه برداشته اید.

پس کامپیوتر را روشن می کنید تا کمی در آن بچرخید. با درک اینکه کس دیگری در خانه نیست، شما می فهمید که می توانید سایت هایی را که بطور معمول وقتی کسی در آن اطراف است نمی توانید در آنها بگردید، تماشا کنید. در ابتدا شما مقاومت می کنید، اما این ایده مجددا باز می گردد و به زودی شروع به توجیه منطقی آن می کنید: “من واقعا به صحنه های بد تماشا نخواهم کرد”. پس دوباره بررسی می کنید تا مطمئن شوید که تنها هستید. قبل از آنکه بدانید، مجددا از آن استفاده کرده اید. پس از آن، احساس پوچی،  ناامیدی . یا حتی شرمندگی می کنید. شما با خود فکر می کنید: “چطور توانستم بگذارم چنین اتفاقی بیافتد؟” خوب پاسخ شما این است: “دوست من، شما مجددا وارد چرخه اعتیاد شده اید!” آیا متوجه دیگر مراحل چرخه که بحث کردیم، شدید؟ پس از انجام مرحله اول، مراحل بعد به پیش رفت بوم بوم بوم: تفریح ایده استفاده، حرکت به سمت استفاده، استفاده و سپس تجربه اثرات مضر و ناراحتی از بدتر شدن اوضاع. ما واقعا از این مراحل آگاه نیستیم. اما اگر آگاه بودیم، می تواند به ما کمک کند تا درباره آنها کاری کنیم.

حال که از چرخه اعتیاد آگاه هستید، شما احتمالا از امری به خوبی خبر دارید، مطلبی که قبلا درباره آن صحبت کردیم: شما اعتیادتان نیستید. حال شما دیدگاهی از یک مشکل بزرگتر دارید و آن درباره شما نیست. شما می توانید در نهایت خود را از رفتارتان جدا کنید و به اعتیادتان به شیوه ای جدید بنگرید. حال شما یک دیدگاه دقیق از مشکل دارید و همانطور که به اطراف می نگرید، متوجه نقاطی در سراسر چرخه اعتیاد خواهید شد که شما می توانید از آن بیرون بیائید. این نقاط، “نقاط انتخاب” نامیده می شوند و اینجاست که ما در بخش بعد بدان خواهیم پرداخت…

منبع