ترک خود ارضایی | مشاوره و آموزش

نقطه مقابل خود ارضایی

نقطه مقابل خود ارضایی  تقویت معنویته. یک نکته دیگه توسعه ارتباطات سالم اجتماعی ( بجز دوست دختر یا دوستان بی قید یا معتاد به این عمل) و همچنین نظم در امور زندگی هست. یعنی نه فقط نماز اول وقت خوندن، بلکه برنامه داشتن برای تمام اوقات زندگی.

بیکاری

متاسفانه یکی از سمومی که همه اعتیادها از جمله خود ارضایی را در بر داره بیکاریه که مطمئناً این بیکاری در سالهای اخیر این نوع اعتیاد را هم تقویت کرده. ولی بنده یه نسخه خوب برای رفع بیکاری هم دارم. به هر کاری که علاقمندید خود را بقول این دوست عزیز سرگرم کنید تا کلا  فکر و ذکر شما بیکار نمونه( مثل: درس، مطالعه موضوعات مورد علاقه، ورزش مداوم خصوصاً از نوع باشگاهی یا حرفه ای، کارهای فنی یا حرفه ها - برای دوستانی که تحصیل کرده نیستند. اگر زمینه مذهبی دارید رفتن مداوم به مسجد و گوش دادن سخنرانیهای معنوی و جلسات دینی. 

ترک خودارضایی همراه با اراده

به دوستان عزیزی که مبتلا به این بیماری هستند باید بگم که اگر فکر میکنن بدون اراده قطعی ترک و فقط با زن گرفتن این بیماری درمان میشه اشتباه میکنن. چون من خودم به این عمل زشت مبتلا بودم و حتی بعد از ازدواج هم دامنگیرم بود. تا وقتی که تصمیم قطعی به ترک گرفتم از شرش در امان نبودم. علتش این هست که ابتلا به این اعتیاد فقط ریشه تمایل جنسی نداره بلکه فرد معتاد به طور ذهنی عادت کرده که این کار را انجام بده و کاملاً به تمایل جنسی او مربوط نمیشه. ... هر چند تا حدی بلحاظ فیزیولوژیکی بدن را ارضا میکند. بهمین دلیل نباید ازدواج را به تاخیر انداخت

توجه برای این دسته از دوستان معتاد:

ترک خود ارضایی  بعد از ازدواج به مراتب وضع شما را خطرناکتر میکنه، به دلیل تاثیر منفی و پایین آوردن تمایل به روابط زناشویی و بی حوصله شدن و کاهش عواطف گرم و عاشقانه، خصوصاً در سالهای اولیه زندگی مشترک، امکان از هم پاشیدن زندگی را ایجاد میکنه. چون اعمال جنسی مکمل روابط گرم عاطفی زن و شوهر هست و بهمین دلیله که برخلاف استمناء، باعث رشد و شکوفایی جسم و روح میشه. اگر رابطه جنسی فقط در جنبه ارضاء فیزیکی سکـس بود، همان عوارض استمناء را داشت. در حالیکه خدا آسایش و تکامل انسان را در ازدواج با جنس مخالف قرار داده است و نه خود ارضایی!

بعنوان یه مرد متاهل که قبلا مبتلا به این اعتیاد بوده در آخر اشاره کنم که پس از ازدواج حتی دیدگاه شما هم نسبت به رابطه جنسی عوض میشه و جالبه که رابطه لطیفی با همسر خود پیدا میکنید که حتی ارضاء میل جنسی شما در گرو ارضاء احساسات عاشقانه و دوست داشتن یکدیگر قرار میگیره.

این ربطی به فرهنگ ما نداره و یه چیز فطریه. من پس از 4 سال زندگی در اروپا متوجه شدم برای این مردم هم رابطه خوب و سالم یعنی ازدواج!

التماس دعا