ترک خود ارضایی | مشاوره و آموزش

سلام من از تعرض به  ناموس مردم خوشم نمیاد تا حالا هم سمتش نرفتم من 18 سالمه از 15 سالگی که بچه ها مدرسه به من یاد دادند شروع کردم.بعضی وقتا هم روزی 3 بار این خودارضایی میکنم خیلی بدبختم
وقتی اول دبیرستان بودم معدلم 19 بود الان سال اول دانشگاه هستم و معدلم 14 هست و در ماه 1 ساعت درس نمیخونم
فکر کنم افسردگی شدید گرفتم 24 ساعت به جز روزایی که میرم دانشگاه خونه هستم خیلی غمگین و خسته ام.

بعضی وقتا دلم میخواد که خودمو بکشم.

از دست پدر مادرم هم خیلی ناراحتم که من و به وجود اوردن
همین الان هم دارم گریه میکنم
لعنت به این زندگی
ترم اول عاشق یه دختر شدم اما جواب - بود
فکر کنم اگه اشکام رو جمع میکردی فرش زیرپام خیس میشد
از درس عقب افتادم.
به زور پدرم منو فرستاده عمران ولی من دوست داشتم معماری یا نقاشی بخونم
خیلی وقته با خدا هم قهر ام
از مردم متنفرم همه دروغگو هستن اه چه کار کنم دانشجو هستم کار کجا بوده که کار کنم؟؟؟؟
کار نیست که کار کنم و لوازم نقاشی بخرم
دیگه دوست ندارم سربار خانواده باشم
نه کار هست نه دوست نه همسر و فقط یه دانشگاه ازاد که پر از بچه مایه داره پدر میگه درس بخون از اون هم خجالت میکشم که درس نمیخونم
اصلا دنیا به چه درد میخوره همیشه قوی ضعیف رو از بین میبره 
مگه ما ادما نیستیم که حیوون ها رو میکشیم؟مگه ما نیستیم که با شکوندن دل هم یکدیگرو نابود میکنیم؟
به نظر من خود کشی بهترین راه برای ارمش هست

یه اه برای همه ی غم های ما جماعت دردمند

یادداشت های یک رها شده از دام خود ارضایی

بنده الان مشکل خود ارضایی ندارم 4 سال است که این گناه ترک شده است .و علت اینکه اینجا این مطالب رو نوشتم احساس وظیفه بود .میخواستم با این کار از خدا تشکر کنم  بنده27 ساله ام و هنوز مجرد و لیسانس الکترونیک دارم. و 4 سال پیش یعنی  ترم 4 دانشگاه این گناه را ترک کردم .

بنده از سوم راهنمایی سال 1377 تا 2 سال اول دانشگاه سال 1385 هفته ای یک یا دو بار به این گناه مبتلا بودم . در تمام این 8 سال فضای ذهن من گناه و توبه و انجام راهکارها بود گاهی تا 45 روز گناه نمیکردم ولی باز همه چیز به هم میخورد . تمام راههای درمان رابلد بودم ولی اراده کم میآورد .

در زیر مطالبی اساسی را در مورد تجربه ترک خودارضایی عرض میکنم

اینجا یه خلاصه ای از کارهایی که تو این چهل روز کردم می نویسم.

چطور میشه خود ارضایی را ترک کرد؟

یعنی میشه ؟ شاید بشه من بارها شکست خورده بودم و این تصور برام ایجاد شده بود که دیگه ترک برام غیر ممکن هست. بعد از هر شکست منتظر شکست بعدی بودم. ترک تنها برام یه ارزو بود. ناامیدی و افسردگی، بی ارادگی تمام وجودم را فرا گرفته بود. طوری که هیچ درد و دلی نمی تونست من را اروم کنه(حتی درد و دل با خدا)،چون نمی خواستم چون نا امیدی افسردگی بی ارادگی شرایط محیط و استرس ومشکلات و ... را بهانه می کردم .

خودارضایی قبل از خواب

باید آرام آرام سنگ بزرگی را که مانع حرکت آب است ، بتراشم تا کوچک و کوچکتر شود و به اندازه ای برسد که با یک تلنگر او را کنار بزنم . یک نکته خیلی مهم برای ترک خودارضایی  این هست که با یک ویژگی خود مقابله کنم. در واقع این اخلاق تو همه کارها فراگیر هست و اون نتیجه گیری سریع هست.

در واقع برای نتیجه گیری سریع کارهای کوچیکی انجام میدادم و نتیجه خود ارضایی مجدد و شکست بود و این خودش عامل تشدید پریشانی و کم شدن اعتماد به نفس بود.

مطلبی را نوشتم که فکر می کنم یکی از بزرگترین مشکلات در شیوه برخورد با شکست ها و ترک خود ارضایی هست. امیدوارم مفید باشه


چرخه معیوب خود ارضایی:
این چرخه معبوب برای بیشتر کسانی که خود ارضایی را به صورت افراطی انجام میدن خصوصا کسانی که مذهبی هستند ، احساس گناه می کنند و حس خوبی نسبت به خودشون ندارند ، رخ میده 
توجه : احساس گناه خوبه در صورتی که باعث بشه دیگه طرف گناه نریم و ارادمون راسختر و محکم تر بشه برای ترک گناه، ولی وقتی این احساس گناه   موجب تکرار اشتباه بشه خود عامل گناه می شه. پس باید تمرین کرد که از احساس گناه استفاده کرد برای رسیدن به هدف نه اینکه خودمون را مرتب سرزنش کنیم و با ایجاد حس بی ارادگی و سستی و ناامیدی در گناه غرق بشیم. 

 نوشته ای از دوستمان محمد

یادتان باشد که گوهرتان را از دست ندهید

به نام بخشایشگر

           
سلام مخلصانه خدمت همه دوستان
همه ی ما انسانیم و باید وظیفه انسانی را ادا کنیم،من هم به اندازۀ توانم این کار را میکنم.من پسری بودم که در 12 سالگی با خودارضایی آشنا شدم (از طریق دوستم که او هم از طریق ....خدا میداند) با آنکه در آن سن حس جنسی نداشتم و این کار واقعاً بی مفهوم بود آن را چند بار به عنوان بازی انجام دادم ولی همین باعث شد تا در گوشه ای از ذهنم ثبت شود وکمی که حس جنسی در من پیدا شد به این کار عادت کنم و آن را از همان ابتدای بروز لذت شهوانیم انجام دهم(حدود 15 سالگی) و تا 17 سالگی به عنوان یک عادت انجام دهم و تازه فهمیده بودم چه ضررهایی دارد 

ولی با آنکه فهمیده بودم نمیتوانستم رهایش کنم؛به خاطر اعتیادی که دارد و همینطور گذشت....تا یه  روزی (تقریباً 18.5 سالگی) تونستم اونو برای یک سال انجام ندم وهمین باعث شد افت درسی که پیدا کرده بودم رو جبران کنم و با رتبه خوبی دانشگاه قبول شوم.ولی دردانشگاه باز گرفتارش شدم چون در ترک آن یک نکته را رعایت نکرده بودم و اون اینکه مراقبت از گوهری را که به زحمت به دست آورده بودم فراموش کردم و اصلاً فکر نمی کردم بار دیگر سراغم بیاید ولی....آمد. و بعد از آن طوری سراغم آمد که کل وجودم را گرفته بود و همش می خواستم ترک کنم ولی گذرا بود و بعد چند روزی دوباره گرفتارش می شدم و به شدت اراده و وجود وخلاصه همه چیزم رو ازم گرفته بود و درست شده بود هفت خان من.
بله دوستان جوانی که باید از دوران جوانی خود و دوران ما قبلش نهایت استفاده را می بُرد به سیاهی تمام این دوران را سپری کرد ولی یه روزی تصمیم گرفت خودش(وجودش) شود وترک کند(22 سالگی) که درادامه خواهید خواند.

وقت طلاست

جمله ای که همه ما با ان اشنا هستیم ولی بیشتر وقتمان را هدر می دهیم.

اگر به خود ارضایی دچار بوده اید و یا دچار هستید و یا طوری زندگی کردید که فرصت ها را از دست دادید ، احتمالا حسرت زمان هدر رفته گذشته را می خوردید و اینکه ای کاش می توانستم بهتر استفاده کنم و ....