نوشته ای از دوستمان محمد
یادتان باشد که گوهرتان را از دست ندهید
به نام بخشایشگر
سلام مخلصانه خدمت همه دوستان
همه ی ما انسانیم و باید وظیفه انسانی را ادا کنیم،من هم به اندازۀ توانم این کار را میکنم.من پسری بودم که در 12 سالگی با خودارضایی آشنا شدم (از طریق دوستم که او هم از طریق ....خدا میداند) با آنکه در آن سن حس جنسی نداشتم و این کار واقعاً بی مفهوم بود آن را چند بار به عنوان بازی انجام دادم ولی همین باعث شد تا در گوشه ای از ذهنم ثبت شود وکمی که حس جنسی در من پیدا شد به این کار عادت کنم و آن را از همان ابتدای بروز لذت شهوانیم انجام دهم(حدود 15 سالگی) و تا 17 سالگی به عنوان یک عادت انجام دهم و تازه فهمیده بودم چه ضررهایی دارد
ولی با آنکه فهمیده بودم نمیتوانستم رهایش کنم؛به خاطر اعتیادی که دارد و همینطور گذشت....تا یه روزی (تقریباً 18.5 سالگی) تونستم اونو برای یک سال انجام ندم وهمین باعث شد افت درسی که پیدا کرده بودم رو جبران کنم و با رتبه خوبی دانشگاه قبول شوم.ولی دردانشگاه باز گرفتارش شدم چون در ترک آن یک نکته را رعایت نکرده بودم و اون اینکه مراقبت از گوهری را که به زحمت به دست آورده بودم فراموش کردم و اصلاً فکر نمی کردم بار دیگر سراغم بیاید ولی....آمد. و بعد از آن طوری سراغم آمد که کل وجودم را گرفته بود و همش می خواستم ترک کنم ولی گذرا بود و بعد چند روزی دوباره گرفتارش می شدم و به شدت اراده و وجود وخلاصه همه چیزم رو ازم گرفته بود و درست شده بود هفت خان من.
بله دوستان جوانی که باید از دوران جوانی خود و دوران ما قبلش نهایت استفاده را می بُرد به سیاهی تمام این دوران را سپری کرد ولی یه روزی تصمیم گرفت خودش(وجودش) شود وترک کند(22 سالگی) که درادامه خواهید خواند.